حسابداری با نگرش سیستمی؛ یک قدم رو به جلو

حسابداری با نگرش سیستمی؛ یک قدم رو به جلو

استفاده از مطالب این وبلاگ آموزشی با ذکر منبع (accplus.blog.ir) بلامانع می‌باشد.
با تشکر از همراهی شما، حامد سعادت

آخرین نظرات

حسابداری موجودی مواد و کالا (روش میانگین موزون)

در روش میانگین موزون در سیستم ادواری بهای تمام شده کالاهای آماده به فروش یا آماده مصرف ( موجودی اول دوره و خرید خالص یا تولید طی دوره ) بر تعداد کالاها تقسیم می شود و از این راه بهای تمام شده یک واحد بر مبنای میانگین موزون محاسبه می شود. بهای تمام شده کالاهای فروخته شده و یا مصرف شده و همچنین بهای تمام شده موجودی های پایان دوره با استفاده از نرخ میانگین محاسبه می شود.
چنانچه روش میانگین موزون در سیستم دائمی به کار گرفته شود ، بهای تمام شده میانگین در صورت لزوم بعد از هر خرید باید محاسبه شود. این روش را روش میانگین موزون متحرک یا میانگین متحرک می گویند.

واما روش قیمت میانگینaverage cost:  شامل "میانگین موزون  که در سیستم ثبت ادواری" کاربرد دارد و "میانگین متحرک است که در سیستم ثبت دائمی" کاربرد دارد.

در روش میانگین موزون (روش ادواری)

بهای تمام شده کالای آماده برای فروش بر تعداد کالای آماده برای فروش تقسیم و میانگین قیمت تمام شده بدست می آید سپس بهای موجودی کالای پایان دوره را با ضرب تعداد کالای پایان دوره در میانگین قیمت بدست می آوریم و بعد بهای تمام شده کل کالای فروش رفته را با ضرب تعداد فروش رفته در میانگین قیمت بدست آمده بدست می آوریم از هم کم کنیم بهای تمام شده کالای فروش رفته است .یا میتوان مستقیما" تعداد کالای فروش رفته را در میانگین قیمت ضرب و بهای تمام شده کالای فروش رفته را بدست آوریم.

روش میانگین متحرک (روش دائمی)

در سیستم ثبت دائمی کاربرد داردکه لازم است در هر خرید بهای کالای  خرید شده را حساب می کنیم فروش بعدی را با قیمت خرید قبلی حساب می کنیم در صورت خرید مجدد میانگین بهای تمام شده را با موجودی جدید حساب می کنیم در تعداد فروش بعدی  ضرب میکنیم
وهمین طور با هر خرید و فروش جدید میانگین قیمت برعکس میانگین موزون تغییر می کند و متحرک است

  • حامد سعادت

11 داراییهای جاری
1110 موجودی نقد وبانک
111001 صندوق ریالی


111002 صندوق ارزی
111003 تنخواه گردانهای ریالی
111004 تنخواه گردانهای ارزی
111005 موجودی بانکهای ریالی
111006 موجودی بانکهای ارزی
111007 وجوه در راه
111008 موجودی واریز نامه های ارزی

1111 سپرده های کوتاه مدت
111102 سپرده شرکت در مناقصه ومزایده
111103 سپرده های گمرکی
111105 سپرده ضمانتنامه های بانکی
111106 سایر سپرده ها

1112 اسناد دریافتنی

111201 چکهای در جریان وصول
111202 اسناد در جریان وصول
111203 چکهای دریافتنی نزد صندوق
111204 اسناد دریافتنی نزد صندوق

1113 حسابهای دریافتنی تجاری
111301 اشخاص (حسابهای دریافتنی)
111302 شرکتها (حسابهای دریافتنی)
111305 ذخیره مطالبات مشکوک الوصول
111306 اسناد واخواست شده

1114 سایر حسابهای دریافتنی
111401 مساعده حقوق
111402 وام ضروری کارکنان
111403 وام مسکن کارکنان
111404 جاری کارکنان
111406 خسارات قابل دریافت ازبیمه
111407 مطالبات غیر تجاری از سایر اشخاص حقیقی و حقوقی
111409 حق العمل کاران و ترخیص کاران گمرکی
111411 سایر حسابها واسناد دریافتنی

  • حامد سعادت

دو روش پیش روی ماست: 1- تنخواه گردان با مبلغ ثابت، 2- تنخواه گردان با مبلغ متغیر


الف- تنخواه گردان با مبلغ ثابت:

در این روش، حداکثر مبلغ تنخواه گردان تعیین شده و طى چکى به مسوولین تنخواه گردان پرداخت مى گردد. به عنوان مثال فرض کنید شرکت بهار با پرداخت مبلغ 100000 ریال به آقاى الف تنخواه گردانى ایجاد نماید. در این موقع معادل مبلغ چک، حسابى به نام تنخواه گردان بدهکارو حساب بانک به همین مبلغ بستانکار مى شود.

ثبت فوق به شرح زیر است.

  • حامد سعادت

 چگونگی ثبت‌های حسابداری مربوط به شرکت‌های سهامی:

 در مرحله اول با توجه به نوع شرکت سهامی (اعم از خاص یا عام) و دستورالعمل های لازم بخشی از سرمایه (فی المثل، در شرکت سهامی عام 20%)، تعهد شده و درصدی از سرمایه تعهد شده (در شرکت سهامی عام 35%) توسط موسسین در حسابی به نام «حساب جاری بانک - شرکت در شرف تاسیس» پرداخت شود. این رویداد در دفاتر غیررسمی شرکت ثبت می گردد:

 

حساب جاری بانک- شرکت در شرف تاسیس                  ××

حساب تعهد صاحبان سهام                                        ××

                      حساب سرمایه سهام پذیره نویسی شده                       ××

ثبت بابت تعهد 20% سرمایه و پرداخت 35% آن توسط موسسین

 

پس از انجام ثبت فوق، در شرکتهای سهامی عام پذیره نویسی و مراحل آن صورت می پذیرد؛ و پذیره نویسان باقی سهام شرکت را پذیره نویسی می نمایند. بخشی از سهام تعهد شده توسط پذیره نویسان (فرضا 40%‌) به حساب جاری بانک- شرکت در شرف تاسیس واریز می شود.

 حساب جاری بانک- شرکت در شرف تاسیس                 ××

حساب تعهد صاحبان سهام                                        ××

                      حساب سرمایه سهام پذیره نویسی شده                       ××

ثبت بابت تعهد باقی سهام شرکت و پرداخت 40% آن توسط پذیره نویسان

پس از انجام دو مرحله قبل و تشکیل مجمع عمومی موسس و انتخاب مدیران و بازرسان و اعلام قبولی آنها، شرکت تشکیل شده محسوب می گردد و باید در اداره ثبت شرکتها به ثبت برسد. از این تاریخ حسابهای شرکت در شرف تاسیس بسته شده و مانده آنها به دفاتر رسمی شرکت منتقل می گردد. برای بستن حسابها، عکس ثبتهای قبل عمل می شود.

  • حامد سعادت

تفاوت شرکت با مسئولیت محدود و شرکت سهامی خاص


•    شباهت :


1 -هر دو در دسته شرکت های سرمایه جای دارند.
2- مسئولیت اعضا در هر دو شرکت به اندازه سرمایه ای است که در شرکت گذاشته اند.
3- در شرکت سهامی خاص و با مسئولیت محدود شرکت در افزایش سرمایه اختیاری است.
4- حداقل سرمایه برای ثبت شرکت با مسئولیت محدود و سهامی خاص یک میلیون ریال است.

•    تفاوت:


1- در شرکت با مسئولیت محدود تعداد شرکا حداقل ٢ نفر و در شرکت سهامی خاص تعداد سهامداران حداقل ٣ نفر می باشند.
2-  اعضای سهامی خاص را سهامدار می نامند و اعضای مسئولیت محدود را شریک می نامند.
3- در شرکت سهامی خاص حداقل ٣٥% سرمایه باید نقدا در یکی از شعب بانکها تودیع و گواهی مربوطه ارائه و ٦٥% در تعهد سهامداران باشد، در شرکت با مسئولیت محدود باید کل سرمایه تحویل مدیرعامل شرکت شده و مدیرعامل اقرار به دریافت نماید و ارائه گواهی بانکی دال بر انجام این امر ضرورت ندارد.
 4-  واگذاری سهام در سهامی خاص با نقل و انتقال عادی انجام می شود ولی در شرکت با مسئولیت محدود باید با رضایت 4/3 دارندگان سرمایه که اکثریت عددی نیز داشته باشند و در دفتر خانه اسناد رسمی انجام شود.
5-   انتخاب بازرس اصلی و علی البدل در شرکت سهامی خاص اجباری ولی در شرکت با مسئولیت محدود اختیاری است.
6- مدت مدیریت در شرکت سهامی خاص حداکثر دوسال می باشد که قابل تمدید است و در شرکت با مسئولیت محدود مدیران شرکت برای مدت نامحدود انتخاب می شوند و همچنین مخیر خواهند بود که مدتی برای مدیران در اساسنامه شرکت مقرر دارند.
7- انتخاب روزنامه کثیرالانتشار در شرکت سهامی خاص برای درج آگهی های دعوت شرکت در سهامی خاص الزامی و در شرکت با مسئولیت محدود اختیاری است.
8-  شرایط احراز حد نصاب در مجامع عمومی در شرکت سهامی خاص سهل تر و در شرکت با مسئولیت محدود با توجه به نوع شرکت مشکل تر می باشد.
9-  مجامع عمومی در شرکت سهامی خاص توسط هیات رئیسه ای مرکب از یک نفر رئیس و دو نفر ناظر و یک نفر منشی که از بین سهامداران انتخاب می شوند اداره می گردد در شرکت با مسئولیت محدود اداره مجامع عمومی شرکت توسط هیات نظار در صورتی خواهد بود که تعداد شرکای آن از ١٢ نفر بیشتر باشد.
10 - سرمایه در شرکت سهامی خاص به سهام تقسیم و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنها است سرمایه در شرکت با مسئولیت محدود به سهام یا قطعات سهام تقسیم نمی شود و شرکا فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت مسئول قروض و تعهدات می باشند.
11- مدیران در شرکت سهامی خاص الزاما بایستی سهامدار بوده یا تعداد سهام وثیقه مقرر در اساسنامه را تهیه و به صندوق شرکت بسپارند مدیران در شرکت با مسئولیت محدود بصورت موظف یا غیر موظف که از بین شرکا یا از خارج انتخاب می شوند انجام وظیفه خواهند نمود.
12-. تقسیم سود در شرکت سهامی خاص به نسبت تعداد سهام و در شرکت با مسئولیت محدود به نسبت سرمایه شرکا تقسیم خواهد شد و در شرکت با مسئولیت محدود می توانند در اساسنامه ترتیب دیگری برای تقسیم سود مقرر دارند.
13-  حق رای در شرکت سهامی خاص به تعداد سهام و در شرکت با مسئولیت محدود به نسبت سرمایه خواهد بود.
14-  تقویم سهم الشرکه غیر نقدی در شرکت با مسئولیت محدود توسط شرکا صورت می گیرد شرکا در این خصوص دارای مسئولیت می باشند تقویم آورده غیر نقدی در شرکت سهامی خاص با کارشناس رسمی دادگستری خواهد بود. 15.مدارک تاسیس: مدارک تاسیس سهامی خاص: دوبرگ اظهارنامه ، دو جلد اساسنامه ، گواهی بانک دایر بر پرداخت ٣٥% سرمایه تعهدی، فتوکپی شناسنامه و کارت ملی سهامداران و بازرسان، و صورتجلسات مجمع عمومی موسس و هیات مدیره. مدارک تاسیس شرکت با مسئولیت محدود: دو برگ تقاضانامه، دو برگ شرکت نامه، دوجلد اساسنامه ، فتوکپی شناسنامه و کارت ملی شرکا و صورتجلسه مجمع عمومی موسس و هیات مدیره .

  • حامد سعادت

شرکتهای سهامی:

شرکتهاى سهامى یکى از اشکال عمده موسسات تجارى هستند که در میان سایر اشکال حقوقى رواج بیشترى داشته، میزان داراییها و تعداد کارکنان زیادى دارند و از حجم عملیات بالایى برخوردار مى باشند.

طبق ماده 1 قانون تجارت؛ «شرکت سهامى شرکتى است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسؤولیت صاحبان سهام، محدود به مبلغ اسمى سرمایه آنها مى باشد».

انواع شرکتهاى سهامى

طبق قانون تجارت شرکتهاى سهامى به دو نوع تقسیم مى شوند:

الف -  شرکتهاى سهامى عام:

شرکتهایى که موسسین آنها قسمتى از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تامین مى کنند، شرکت سهامى عام نامیده مى شوند.

ب -  شرکتهاى سهامى خاص:

شرکتهایى که تمام سرمایه آنها در موقع تاسیس منحصرا توسط موسسین تامین مى گردد، شرکتهاى سهامى خاص نامیده مى شوند.

*: در شرکتهاى سهامى عام و خاص عبارت «شرکت سهامى عام» و «شرکت سهامى خاص» باید قبل از نام شرکت یا بعد از آن بلافاصله در کلیه اوراق، اطلاعیه ها و آگهى هاى شرکت به طور روشن و خوانا قید گردد.

  • حامد سعادت
بر اساس استاندادرهای ایران :

الف: در هنگام فروش: خریدار علاوه بر بهای کالای خریداری شده، حاصلضرب نرخ مالیات بر ارزش افزوده را در بهای کالای فروخته شه از خریدار دریافت می‌نماید.

ب: در هنگام خرید: خریدار علاوه بر بهای کالای خریداری شده، حاصلضرب نرخ مالیات بر ارزش افزوده را در بهای آن کالا به فروشنده می‌پردازد. (اعتبار مالیاتی)
در پایان هر دوره مالیاتی: مودی مابه التفاوت مالیات بر ارزش افزوده پرداختی در زمان خرید با مالیات اخذ شده در زمان فروش را بصورت دوره‎ای سه ماه یکبار به سازمان امور مالیاتی می‌پردازد.

نحوه ثبت در دفاتر مالی :


ابتدا باید سرفصل های ذیل در کدینگ حسابداری مربوطه ایجاد گردد.
1 - حساب مالیات بر ارزش افزوده خرید
2 - حساب مالیات بر ارزش افزوده فروش
3 - حساب عوارض پرداختنی خرید
4 - حساب عوارض دریافتنی فروش

کلیه عوارض و مالیات بر ارزش افزوده های پرداختی طبق صورتحسابهای خرید باید در حسابهای 1 و 3 بدهکار شود .

کلیه عوارض و مالیات بر ارزش افزوده های دریافتی طبق صورتحسابهای فروش باید در حسابهای 2 و 4 بستانکار شود .

نکته: برای مشاغلی که تنها مبادرت به انجام معاملات کالاها و خدمات با نرخ عمومی 3 درصد می‌نمایند. افتتاح 2 سر فصل حساب مالیات بر ارزش افزوده و عوارض خرید، مالیات بر ارزش افزوده و عوارض فروش کافی خواهد بود

  • حامد سعادت

صورت مغایرت بانکى

عملیات حساب بانکى در دفاتر دارنده حساب، عکس وضعیت این حساب در دفاتر بانک مى باشد. بدین معنى که اقلام مندرج در ستون بدهکار حساب بانک در دفاتر دارنده حساب باید عینا با اقلام مندرج در ستون بستانکار این حساب در دفاتر بانک مطابقت داشته باشد. بدین ترتیب انتظار مى رود که مانده دو حساب مذکور همواره برابر باشد. اما به دلایلى به شرح زیر ممکن است مانده این دو حساب در یک تاریخ معین با یکدیگر مطابقت نداشته باشند. این عدم تطابق مى تواند به دلایل زیر باشد:

الف- تاخیر در ثبت یک یا چند مبادله توسط دارنده حساب یا بانک

ب-  اشتباه در ثبت یک یا چند مبادله توسط هر یک از طرفین(بانک یا دارنده حساب)

براى تعیین دلایل مغایرت بین حساب بانک در دفاتر دارنده حساب و حساب مذکور در دفاتر بانک و اصلاح اشتباهات احتمالى هر یک از دو طرف، لازم است مدارک دارنده حساب با صورتحساب بانک مطابقت داده شده و اختلافات فى مابین مشخص گردد. پس از تطبیق و تعیین موارد اختلاف، نتایج حاصله و نحوه عمل در مورد آنها، در یک صورتحساب تحت عنوان صورت «مغایرات بانکى» تنظیم مى گردد.

اختلاف فى مابین را مى توان به دو دسته تقسیم نمود:

  • حامد سعادت

روش دائمی                                                                                               روش ادواری:


-----------------------------------------------------------------                              ---------------------------------------------------
                   ثبت خرید:                                                                                   ثبت خرید:


موجودی کالا *****                                                                           خرید *****
               بستانکاران *****                                                                            بستانکاران*****
---------------------------------------------------------------                              ----------------------------------------------------
               ثبت برگشت از خرید:                                                                 ثبت برگشت از خرید:

بستانکاران *****                                                                            بستانکاران*****
               موجودی کالا *****                                                                   برگشت از خرید و تخفیفات*****
--------------------------------------------------------------                              ----------------------------------------------------

            ثبت تخفیفات نقدی خرید:                                                          ثبت تخفیفات نقدی خرید:


بستانکاران *****                                                                              بستانکاران*****
             موجودی کالا *****                                                                           تخفیفات نقدی خرید*****
--------------------------------------------------------------                            -----------------------------------------------------

                ثبت فروش:                                                                          ثبت فروش:


بدهکاران *****                                                                                 بدهکاران*****
               فروش *****                                                                                 فروش*****
-----------------
بهای تمام شده کالا فروش رفته*****
                                     موجودی کالا *****
-----------------------------------------------------------------                         ---------------------------------------------------
                   برگشت از فروش :                                                           برگشت از فروش:
برگشت از فروش و تخفیفات *****                                             برگشت از فروش و تخفیفات*****
                                  بدهکاران *****                                                                  بدهکاران*****
--------------------
موجودی کالا*****
             بهای تمام شده کالا فروش رفته****

  • حامد سعادت

 قبل از مطالعه این پست ابتدا پیشنهاد می‌کنم استاندارد شماره 8 حسابداری در زمینه موجودی مواد و کالا را حتما از طریق لینک زیر مطالعه نمایید.      

( استاندارد شماره 8 حسابداری)


روش‌های تعیین بهای خروج کالا در انبار:

پنج نوع می باشد که به تفکیک هر یک توضیحاتی درباره آنها داده شده است.

1.میانگین :
دراین روش، در هر خروج میانگین بهای موجودی کالامحاسبه شده و به عنوان بهای کالای صادره لحاظ می شود. در سیستم‌های نرم افزاری از میانگین موزون متحرک استفاده می‌شود که جهت آشنایی با این روش و تفاوت آن با روش میانگین موزون به لینک زیر مراجعه نمایید :

حسابداری موجودی مواد و کالا (روش میانگین موزون)

2-میانگین به تفکیک انبار :
در زمانی که یک کالا در بیش از یک انبار دارای رفت و برگشت باشد ، اینکه ما از ارزش و مقدار مانده کالادر هر انبار میانگین بگیریم یا یکبار برای تمام انبارها این عمل را انجام دهیم ، تفاوتی را در بهای محاسبه شده برای اقلام صادره بوجود می آورد.

اخذ میانگین در سطح انبار از نظر اصول حسابداری  نادرست است ، چرا که اصولا کالا مستقل از مکان آن باید بهای ثابتی داشته باشد.
دربرخی کاربردها هیچ راه دیگری نداریم و مجبوریم که کالاها را در هر انبار قیمت گذاری نمائیم.

LIFO.3: اولین صادره از آخرین وارده:
در این روش بهای تمام شده کالاهای مصرف شده هرچه بیشتر به بهای بازار نزدیک خواهد بود.
در شرایط تورمی ، ارزش موجودی کالاها در انبارها کمتر از ارزش روز آنها نشان داده می شود اما کالاهای صادره با ارزش بیشتری لحاظ می شوند.

FIFO.4: اولین صادره از اولین وارده:
هدف این است که موجودی کالاها در انبار هرچه بیشتر به بهای بازار نزدیک باشند.
درشرایط تورمی ، این روش منجر به کم شدن بهای تمام شده کالای مصرف شده نسبت به ارزش روز همان کالاها خواهد شد. اما در عوض ارزش کالاهای موجود در انبار به واقعیت نزدیک تر خواهد بود.

5شناسایی ویژه :
دراین روش باید برای هر صدور کالا از انبار ، دقیقا معلوم شود که صدور از محل کدام ورود انجام می شود.
این دقیق ترین روش برای تعیین بهای کالای صادره است.
دراین روش همان بهای ورود برای صدور نیز لحاظ خواهد شد.
با این که دقیق ترین روش برای تعیین بهای صادره ها است ، اما هم در زمان اجرا دشوار است و هم اینکه برای برخی از انواع کالاها اصلا قابل اعمال نیست مثلا کالاهایی که بسته بندی درست و مشخصی ندارند.

  • حامد سعادت

 تخفیفات را به 4 دسته متفاوت می‌توان تقسیم بندی کرد .

1- تخفیفات تجاری
2- تخفیفات توافقی
3- تخفیف به علت عیب یا عدم تطابق کالا
4- تخفیفات نقدی




1- تخفیفات تجاری :


این نوع تخفیف در واقع شامل تخفیفی است که معمولا فروشنده کالا تخفیف خاصی را برای عده ای از مشتریان و یا شرایط فروش متفاوت در نظر می گیرد .مثلا بیان می دارد خریدارانی که بیش از مقدار مشخصی کالا خریداری نمایند مبلغ مشخصی تخفیف دریافت می کنند .
از آنجایی که این نوع تخفیفات قبل از تحقق درآمد و احراز مالکیت کالا ، از سوی خریدار مشخص و تعیین می شوند در دفتر ثبت نمی گردند .و قیمت خرید یا فروش کالا پس از کسر تخفیفات در دفاتر درج می شوند .


2- تخفیفات توافقی :
این نوع تخفیف در واقع بر اساس چانه زدن بین خریدار و فروشنده و آن هم در زمان انجام معامله صورت می گیرد . و توجه به این نکته ضروری است که از طبق اصل قیمت تمام شده : درآمد حاصل از فروش به مبلغی بیش از ارزش واقعی و همچنین خالص پرداخت نقدی خرید ، بیش از مبلغ واقعی خرید نمی تواند در دفاتر ثبت گردد .
لذا این گونه تخفیفات نیز قابل ثبت در دفاتر نیستند .

3- تخفیف به علت نقص و یا عدم تطابق کالا :

هر گاه خریدار بخواهد تمام یا بخشی از کالای خریداری شده را به علت معیوب بودن یا عدم تطابق و ... عودت دهد و فروشنده حاضر باشد جبران خسارت خریدار را بر عهده گیرد .به وجهی که فروشنده به خریدار پرداخت می نماید عنوان تخفیفات فروش داده می شود و باید در دفاتر ثبت شوند .
همانطور که میدانیم حساب تخفیفات فروش مانند حساب برگشت از فروش دارای ماهیت یکسان و هر دو کاهنده فروش هستند و همواره دارای مانده بدهکار از این رو معمولا تلفیق این دوحساب را در کدینگهای متفاوت می توان مشاهده نمود .

4- تخفیفات نقدی :

در هنگام انجام معاملات غیر نقدی ( نسیه ) معمولا فروشنده مایل است طلب خود از خریدار را زود تر از موعد مقرر دریافت نماید ، از این رو امتیازاتی را برای خریدارانی که زودتر از موعد مقرر بدهی خود را پرداخت می نمایند قائل می شود که از آن جمله تخفیف می باشد ، به این گونه تخفیفات ، تخفیفات نقدی فروش گفته می شود .
این حساب هم همانند حساب برگشت فروش و تخفیفات حسابی موقت و کاهنده فروش و همواره داری مانده بدهکار می باشد .

برای ثبت تخفیفات نقدی 3 راه وجود دارد که عبارتند از :

1- فروش پس از کسر تخفیفات نقدی در دفاتر ثبت می شوند ، در این روش عملا تخفیفات نقدی ثبت نمی گردند .
2- تخفیفات نقدی به عنوان هزینه در دوره مالی شناسایی می شوند و ثبت میگردند .
3- تخفیفات نقدی به عنوان کاهنده حساب فروش ناحالص ثبت می شوند و در دفتر نشان داده می شوند

  • حامد سعادت
نحوه ثبت هزینه‌های قبل از ثبت شرکت بر اساس استاندارد:

بر اساس استانداردهای FASB :

هزینه هایی مثل تهیه و تنظیم اساسنامه ، وکیل و مشاوران حقوقی ، برگزاری مجمع ، ثبت شرکت ، درج آگهی و.. بعلت داشتن منافع آتی بعنوان هزینه طبقه بندی نمی شوند و بعنوان دارایی نا مشهود تحت عنوان هزینه های تاسیس و تحت سرفصل مخارج انتقالی طبقه بندی شده و در پایان هر سال قسمتی از آن بعنوان هزینه دوره جاری می آید.

بر اساس استانداردهای ایران :

انجام این مخارج (هزینه) با هدف کسب منافع آتی در طول عمر واحد تجاری صورت می گیرد ولیکن به خودی خود منافع اقتصادی آتی ندارند بنابراین در تعریف دارایی قرار نمی گیرند ، به همین دلیل در زمان تحمل به عنوان هزینه دوره منظور میشوند (استاندارد شماره 17)

هزینه هایی از قبیل : هزینه تاسیس ، مخارج قبل از تاسیس ، مخارج آموزش ، تبلیغات ، سازماندهی مجدد و ...
  • حامد سعادت

الف: تعریف :


در استاندارد شماره 16 حسابداری  تعاریف زیر برای اصطلاحات مروبط به ارز بکار رفته است .

 واحد پول گزارشگری : عبارت است از واحد پول مورد استفاده در ارائه صورتهای مالی . 
 ارز : عبارت است از هر واحد پولی به غیر از واحد پول گزارشگری 

 تسعیر*: فرایندی است که از طریق آن اطلاعات مالی مبتنی بر ارز برحسب واحد پول گزارشگری بیان شود واژه تسعیر ، گزارش معاملات منفرد ارزی برحسب واحد پول گزارشگری و همچنین برگردان یک مجموعه کامل صورتهای مالی تهیه شده بر حسب ارز به واحد پول گزارشگری را در بر می گیرد. (بند 7 استاندارد شماره 16)
نرخ تسعیر: عبارت است از نرخ تبدیل دو واحد پول به یکدیگر (شامل انواع نرخهای برابری رسمی و قراردادی و غیره ) که در فرایند تسعیر بکارگرفته میشوند. 
تفاوت تسعیر: عبارت است از تفاوت ناشی از تسعیر میزان معینی از یک ارز به واحد پول گزارشگری با نرخهای تسعیر متفاوت . 
 تفاوت ناشی از از تسویه یا تسعیر اقلام پولی ارزی با نرخهای که در ثبت اولیه این اقلام یا در تسعیر این اقلام در صورتهای مالی دوره قبل بکار رفته است باید به عنوان در آمد یا هزینه دوره وقوع شناسائی شود. (بند 16 از استاندارد 16) 
اقلام پول: عبارت است از وجه نقد و دارائیها و بدهیهای که قرار است به مبلغ ثابت یا قابل تعیینی از وجه نقد دریافت و پرداخت شود . 
معاملات ارزی: معامله ارزی معامله است که به ارز انجام میشود یا مستلزم تسویه به ارز است . (معاملات ارزی در زمان شناخت اولیه باید براساس نرخ تسعیر در تاریخ انجام معامله به ریال ثبت شود)


تسعیر در لغت : به معنای نرخ نهادن، قیمت گذاری می باشد. (فرهنگ لغت دهخدا).

  • حامد سعادت

یک کارنامه تهیه نمایید که شامل: نام درس، تعداد واحد و نمره هر درس و معدل کل باشد.

 ج: برای  رسیدن به خواسته منظور، ابتدا یک sheet که شامل موارد زیر است تهیه می‌نماییم.


  • حامد سعادت

فرمول نویسی در اکسل:

یکی از مهمترین دلایل محبوبیت اکسل  این است که می‌توان حجم وسیعی از داده ها را جمع آوری، تجزیه و تحلیل نمود. این مهم زمانی امکان پذیر است که از فرمول نویسی در اکسل استفاده نماییم.

اکسل برای  نوشتن فرمول ابزاری را در اختیار قرار می‌دهد به نام نوار فرمول که در ادامه با این ابزار و نحوه استفاده از آن بیشتر آشنا می‌شویم.


فرمولی که در این نوار ابزار نوشته می‌شود بر روی سلولی که فعال است و روی آن قرار داریم اعمال می‌شود، همانطور که می‌دانیم در سلول انواع آیتم‌ها نظیر عکس، عدد، متن و ... می‌توان اعمال نمود. اما زمانی که از  علامت مساوی (=) استفاده می‌نماییم بدین معنی می‌باشد که با فرمول سرو کار داریم.

انواع فرمول نویسی در اکسل:

 الف - فرمول نویسی مطلق:

زمانی که با اعداد سروکار داریم این نوع فرمول نویسی کاربرد دارد، در واقع این نوع فرمول نویسی همانند ماشین حساب رفتار می‌کند و یک نوع عملیات ریاضی را محاسبه می‌نماید. مثلا اگر در سلول A1 بنویسیم 5*1.5=  و کلید ENTER را فشار دهیم در این سلول عدد 7.5 نمایش داده می‌شود.


باید توجه داشت که این نوع فرمول نویسی کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ب - فرمول نویسی نسبی: در این نوع فرمول نویسی دیگر با اعداد سروکار نداریم بلکه با خود سلول ها سروکار داریم، یعنی بجای اعداد نام سلول ها را در فرمول وارد می‌نماییم. بطور مثال در سلول A1 عدد 5 و در سلول B1 عدد 1.5 را داریم و می‌خواهیم حاصلضرب این دو عدد در سلول C1 نمایش داده شود، برای این کار، سلول C1 را فعال می‌‎نماییم و فرمول (B1*A1=) در نوار فرمول می‌نویسیم ENTER می‌نماییم.

  • حامد سعادت

معنی و مفهوم تفصیلی:
تفصیل در لغت به معنای جدا کردن و فصل فصل کردن می‌باشد، حال چه چیز را از چه چیز جدا کنیم و به چه منظور این انفصال صورت گیرد حائز اهمیت می‌باشد.

در حسابداری ما به چند منظور این جدا کردن را انجام می‌دهیم:

1: بین ریز حساب‌های ما با شرکت‌های دیگر تفاوت وجود دارد، مثلاٌ حساب جاری 1257 بانک ملت مختص شرکت ما می‌باشد ولیکن موجودی نقد- بانک، مشترک بین همه شرکت‌ها می‌باشد، پس موجودی نقد- بانک، به عنوان حساب معین تعریف می‌شود اما بانک ملت جاری 1257 به عنوان تفصیلی مطرح می‌شود. یعنی حساب شرکت خود را از شرکت دیگر متمایز و جدا می‌کنیم.
2- یک سری از حساب‌ها صرفاٌ برای گزارش‌های داخل شرکت استفاده می‌شود یک سری دیگر برای گزارش‌های برون شرکتی؛
مثلاٌ این که شرکت آلفا چه قدر بدهکار است را ما به جایی ارائه نمی‌دهیم اما میزان بدهی‌های شرکت، باید در ترازنامه ذکر شود.
پس برای تفکیک بین گزاش‌های درون سازمانی و برون سازمانی نیز از تفصیلی استفاده می‌شود.

  • حامد سعادت
با سلام؛

بصورت کاربردی معمولا با دو نوع تخفیف سر و کار داریم:  1- تجاری یا توافقی؛  2- نقدی؛

تخفیفات تجاری یا توافقی و رفتار سیستم مالی یکپارچه نوسا با آن:  این گونه تخفیفات در زمان انجام معامله و بصورت توافق بین دو طرف معامله صورت می‌گیرد و معمولا به خاطر خرید عمده یا قدرت  چانه زنی خریدار می‌باشد. از آنجا که این تخفیفات در واقع تعدیل کننده قیمت کالا و خدمات فروش رفته می باشد، لذا مستقیما بهای کالای فروش رفته را تحت تاثیر قرار می‌دهد، از این حیث در سیستم مالی یکپارچه نوسا از آن به عنوان تخفیف مستقیم یاد می‌کنیم و از آنجا که قیمت گذاری ما را تغییر می‌دهد  اگر بخواهیم برای آن قانون در نظر بگیریم ( مثلا به مشتریان خاص شرکت، همواره تخفیف معادل 15 درصد قیمت اصلی تعلق بگیرد) در قسمت قوانین تغییر تعرفه، برای آن قانون لحاظ می‌نماییم. نکته حائز اهمیت در این گونه تخفیفات این می‌باشد که در دفاتر مالی شرکت ثبت نمی‌شوند.
  • حامد سعادت

بخش و کاربردهای آن در سیستم مالی یکپارچه نوسا:

در سیستم مالی یکپارچه نوسا با مفهومی به نام بخش سرو کار داریم که باید در معنای واقعی خود استفاده شود تا کارآیی خود را حفظ نماید و در غیر این صورت تبعاتی را به همراه خواهد داشت که خارج از کنترل کاربر می‌باشد. (1)

پیش فرض ذهنی برای شروع به کار:

برای آنکه بتوان به معنای واقعی از بخش در سیستم مالی یکپارچه نوسا استفاده نمود، ابتدا باید به این نکته توجه نمود که مفهوم بخش را در قالب یک شرکت حقوقی باید پیاده سازی نمود؛ یعنی  مثلا اگر ما مالک سه شرکت حقوقی هستیم برای آن‌که بتوانیم به درستی با سیستم مالی یکپارچه کار نماییم باید 3 پایگاه مجزا داشته باشیم نه 3 بخش مجزا؛ حال در هر کدام از آن پایگاه داده ها می‌توان مفهوم بخش را پیاده سازی نمود؛ احیانا اگر نیاز به تجمیع اطلاعات برای گزارش مدیریت داریم در پایگاه چهارم اطلاعات را تجمیع می‌نمایم. (( با امکاناتی که در سیستم مالی یکپارچه نوسا تحت عنوان صدور و فراخوانی فایل وجود دارد این امر به راحتی شدنی است))

مفهوم بخش در سیستم مالی یکپارچه نوسا:

 در سیستم مالی یکپارچه نوسا برای تفکیک عملیات مالی شعب یک واحد تجاری یا واحد های سازمانی یک مجموعه  اقتصادی ،ازمفهوم بخش استفاده می‌نماییم؛ به عنوان مثال یک شرکت دارای شعبی در یزد، اصفهان، شیراز است که هر کدام یک بخش مستقل می‌باشد، یا مثلا هر اداره کل در ساختار کلی یک وزارتخانه یک بخش می‌باشد.
باید توجه داشت که هر کدام از این بخش ها باید خود تراز باشند ((ماهیت اصلی بخش در سیستم مالی یکپارچه نوسا:تفکیک عملیات کلی به تعدادی زیرسیستم خودتراز می باشد(بر گرفته از مطالب مدیر تیم طراحی سیستم مالی یکپارچه نوسا: جناب  آقای مومنی)) و احیانا اگر عملیات مالی بین بخش‌ها انجام می‌پذیرد باید از حساب‌های واسط استفاده نماییم، هر کدام از این بخش‌ها اسناد و دفاتر مالی مستقل دارند و اخذ تراز از هر یک از دفاتر  بصورت مستقل، امکان پذیر می‌باشد و در کنار آن امکان اخذ تراز از تجمیع این دفاتر نیز میسر می‌باشد. سند اختتامیه و افتتاحیه مجزا دارند و گزارشات معنی دار هر یک از بخش‌ها بصورت مستقل  و بصورت تجمیعی در اختیار کاربر می‌باشد.
با توجه به این مفهوم؛ در زمان ثبت رخدادهای مالی با مفهوم بخش سرو کار داریم و هر عملیات مالی چه در قالب سند حسابداری چه در قالب برگه انبار یا فاکتور فروش یا ... وابسته به بخش می‌باشد و به التبع سطرهای تشکیل دهنده سند یا برگه نیز وابسته به یک بخش خاص می‌باشد و احیانا  اگر به هر دلیلی قسمتی از آن در بخش دیگر می‌بایست ثبت شود از حساب کنترلی باید استفاده نمود.
با تفاسیر بالا پر واضح است که بخش در رابطه با عملیات مالی معنی دارد و منظور از بخش  صرفا محدود نمودن سطوح دسترسی کاربر نمی باشد، به عبارتی ابتدا باید عملیات مالی را تفکیک نمود و وظایف سازمانی را تعریف نمود سپس با توجه به وظایف عملیاتی کاربران،  استفاده کنندگان از سیستم  را تقسیم بندی نمود، سپس خود به خود با امکاناتی که در سیستم مالی یکپارچه نوسا وجود دارد سطح دسترسی کاربر کنترل می‌شود و اجازه دسترسی کاربر از قسمت یا بخشی از سیستم که مجاز نمی‌باشد از او گرفته می‌شود، به عنوان مثال کاربری که در انبار کار می‌کند و به دلایلی باید صرفا ورود اطلاعات بصورت تعدادی داشته باشد، برای آنکه دسترسی به ریال نداشته باشد نیاز نمی‌باشد که بخش او را محدود کرد بلکه از ابتدا دسترسی  اورا محدود به استفاده تعدادی از سیستم می‌نماییم.
همچنین وقتی صحبت از عملیات مالی می‌شود، تعاریف اولیه سیستم مانند کالاها، مشتریان، انبارها، مداراک دریافت و پرداخت و ... تا زمانی که در قالب عملیات مالی  سیستم رخ ننمایند وابستگی به بخش خاصی را ندارند و به محض آنکه در رخداد مالی استفاده شود از مفهوم بخش پیروی خواهد نمود، به عنوان مثال یک چک به محض صدور باید سند بخورد، در هنگام ثبت سند بخش آن مشخص می‌شود و این چک متعلق به بخشی خواهد بود که سند آن ثبت شده و بخش‌های دیگر به آن دسترسی نخواهند داشت.
به عبارتی می‌توان چنین نتیجه گیری نمود که موجوداتی در سیستم مالی یکپارچه نوسا که ماهیت عینی یا فیزیکی دارند مانند کالا، مشتری، انبارها، مداراک و ... موجوداتی مستقل از بخش می‌باشند، زیرا بخش یک مفهوم ساختاری می باشد که وابستگی مستقیم با عملیات مالی شرکت دارد و این موجودات مستقل زمانی معنای واقعی خود را در سیستم مالی خواهند داشت که در قالب رخداد مالی ظهور کنند. در غیر این صورت از مفهوم واقعی بخش استفاده نخواهد شد.
و همچنین این نکته را باید توجه نمود که بخش برای تفکیک سطوح دسترسی در سیستم تعبیه نشده است و دارای مفهومی فراتر از این امر می‌باشد، ولی با امکانات خاصی که در سیستم مالی یکپارچه نوسا موجود است اگر بصورت اصولی کار شود و سطوح دسترسی کاربران  رابطه مستقیم با سطوح وظایف آنان داشته باشد، بصورت شفاف و  دقیق سطح دسترسی کاربران بدون هیچ خللی در عملیات مالی کنترل می‌شود.
..........

 در ادامه با کاربردهای بخش در سیستم مالی یکپارچه نوسا آشنا خواهیم شد...

  • حامد سعادت



سیستم یکپارچه به سیستمی اطلاق می‌گردد که حداقل دارای مشخصات زیر باشد:


  • متشکل از تعدادی زیر سیستم با ساختاری متمرکز و معطوف به یک هدف؛  
  • تمرکز داده‌‌های زیر سیستم‌ها در یک محل؛
  • وجود رابطه معنادار بین زیر سیستم‌ها؛
  • امکان راهبری همزمان زیر سیستم‌ها؛
  • امکان مدیریت و پردازش اطلاعات تجمیع شده در هر لحظه؛


علاوه بر موارد فوق خاطر نشان می‌گردد، وقتی صحبت از پردازش اطلاعات به میان می‌آید، مفاهیمی همچون دقت، صحت و سرعت در اطلاع‌رسانی، برای ما حایز اهمیت می‌شود. از این رو است که نیاز ما به سیستمی یکپارچه‌، که بتواند اطلاعات دقیق، صحیح و قابل اطمینان را در هر لحظه، در اختیار ما قرار دهد، پر رنگ‌‌تر می‌گردد.
با توجه به تعاریف انجام شده، می‌توان نتیجه گرفت که یکپارچه سازی، صرفا تجمیع اطلاعات از زیر سیستم‌ها و انعکاس آنها در سیستم مادر نمی‌باشد. زیرا جهت دسترسی به اطلاعات دقیق و صحیح در هر لحظه، علاوه بر اینکه لازم است اطلاعات، بی درنگ به هنگام شوند، تاثیر اطلاعات زیر سیستم‌ها بر یکدیگر نیز حائز اهمیت می‌باشد؛ در سیستم‌هایی که یکپارچه نیستند، استقلال اطلاعات سیستم‌های موازی، باعث ایجاد مغایرت در ثبت‌های حسابداری متناظر با رخدادهای مالی می‌شود، زیرا این اطلاعات بر روی یکدیگر تاثیر گذار نبوده و تغییر در هر کدام از زیر سیستم‌ها، مستقل از دیگری می‌باشد.


به طور خلاصه می‌توان گفت: تمرکز داده‌‌ها و تاثیرپذیری همزمان آن‌ها از یکدیگر، جزءلاینفک یکپارچه سازی می‌باشد.

  • حامد سعادت

 چند وقت پیش در یکی از شبکه‌های رادیویی تبلیغی پخش شد که توجه من را به خود جلب کرد، تبلیغ از زبان مدیر عامل یک شرکت تجاری بود که با مشکلات مالی عدیده‌ای رو به ‌رو بود و برای حل مشکلات خود به دنبال مدیر مالی می‌گشت اما هرچه از طریق آگهی و مصاحبه اقدام کرده بود مدیر مالی ایده‌آل خود را پیدا نکرده بود، در این تبلیغ مدیر شرکت ابراز می‌کرد: "با مشکلات جاری شرکت دست‌ و پنجه نرم می‌کردم تا این‌که با خدمات اینترنت بانک آشنا شدم و تمام مشکلاتم مرتفع شد حالا دیگر همه پرداخت‌هایم را اینترنتی انجام می‌دهم."

اما آیا این است مسئولیت یک مدیر مالی به عنوان انسجام دهنده ساختارهای مالی یک سازمان!؟

این دیدگاه و نگرش نسبت به مسائل حسابداری سبب افول شرکت و تنزیل عمر مفید آن می‌شود. در واقع عمر مفید یک واحد تجاری ارتباط تنگاتنگی با نحوه صحیح به جریان در آوردن و هدایت منابع اقتصادی در قالب اهداف تجاری شرکت دارد. شناسایی منابع اقتصادی، هدایت و کنترل آن که از مشخصه‌های یک سازمان پویای اقتصادی است، علاوه بر بهره‌گیری از ذکاوت، دانش و تجربه بالای اقتصادی، نیازمند مدیریت صحیح با عطف به مولفه‌های اقتصادی درون سازمانی و برون سازمانی نیز می‌باشد. وقتی صحبت از مدیریت به میان می‌آید مفاهیمی همچون تصمیم‌گیری مناسب و به موقع و نظم بخشیدن به ساختارها به ذهن خطور می‌کند، حال اگر قسمت مالی یک شرکت تجاری را به عنوان قلب تپنده آن در نظر بگیریم تصمیم‌گیری و نظم بخشیدن، موضوعیت حیاتی پیدا می‌کند. در واقع حیات و پویایی یک واحد اقتصادی وابستگی مستقیم به مدیریت اطلاعات مالی آن سازمان و بهره‌گیری از مدیر مالی توانمند دارد.

برای سازمان دادن به اطلاعات مالی یک شرکت چندین رویکرد وجود دارد. اولین آن استفاده از مدیر مالی توانمند به عنوان رهبر واحد مالی شرکت که در کنار تیم مالی خود از دانش مشاورین مالی مجرب بهره می‌جوید. دومین رویکرد بهره‌گیری از موسسات خدمات مالی به عنوان  تیم مالی خارج از شرکت که می‌توانند به عنوان مشاور مالی و مالیاتی یا مجری و ثبت کننده رخدادهای مالی یا طراح ساختارهای مالی ایفای نقش نمایند. از تلفیق دو رویکرد ذکر شده، راهکارهای دیگری نیز به وجود می‌آید که با توجه به نحوه فعالیت واحد اقتصادی می‌تواند راهگشا باشد.

 

  • حامد سعادت



من یک حسابدار نیستم، ولیکن در تعامل چندین ساله با حسابداران عزیز دریافتم که حسابداری علم نظم دادن است، نظم بخشیدن به موجودی ناآرام تحت عنوان پول، هدایت و کنترل این موجود سرکش در بستری متلاطم در میان حساب‌ها؛ رام نمودن این موجود سبب تعالی شرکت و اسیر آن شدن موجب زوال شرکت می‌شود.

یک حسابدار فهیم در هدایت جریان وجوه نقد در مسیر پر پیچ و تاب اسناد باید حداکثر درایت خود را به خرج دهد که ثبت رخدادها از مسیر امن خود خارج نشود زیرا طغیان این حجم اطلاعات سبب بروز خساراتی جبران ناپذیر به ساختار مالی شرکت می‌شود.

هر چه اطلاعات مالی شرکت منسجم‌تر و منظم‌تر ثبت، هدایت و کنترل شود نتایج بهینه تری عاید شرکت خواهد شد که این نتایج در قالب گزارشات مالی نمود پیدا می‌کند. هدایت این موجود نا آرام تحت عنوان پول، منجر به زنده شدن ساختار مالی و در نهایت پویایی سازمان می‌شود که خود جذب کننده دیگر  وجوه نقد در قالب سود با کیفیت می‌باشد، که این امر سبب حرکت رو به جلوی شرکت می‌شود. این است مسئولیت یک حسابدار مجرب به عنوان انسجام دهنده ساختار مالی یک بنگاه اقتصادی.

در دنیای آشفته امروز، نظم بخشیدن به ساختارهای نامتقارن یک ارزش است و این ارزش‌آفرینی هنری است ماندگار.

  • حامد سعادت


ارزش آفرینی هنری است ماندگار؛ اما آیا این ماندگاری، پایداری را نیز به همراه دارد؟
چه زمانی ارزشها، خود مولد ارزش‌های دیگری خواهند شد؟ چه زمانی می‌توان ادعا نمود که با جامعه‌ای ارزش مدار و ارزش پرور روبه رو هستیم؟
پاسخ به این سوالات زمانی بدست می‌آید که به موازات پیشرفت اقتصادی، پیشرفت اجتماعی را نیز در نظر داشته باشیم.
زمانی می‌توان از پیشرفت در جامعه صحبت به میان آورد که ارزشها در جامعه نهادینه شده باشد و نهادهایی ارزش مدار جهت رشد و شکوفایی جامعه به وجود آمده باشد.

اما چگونه یک واحد تجاری تبدیل به یک نهاد ارزش مدار می شود؟
پاسخ به این سوال خیلی پیچیده نیست اما درعمل راهی است طولانی، پیمودن این راه مستلزم این است که یک سازمان و یا یک شرکت در کنار هدف اولیه خود که سود با کیفیت می‌باشد، رسالت اصلی خویش را که همانا پیشرفت و منفعت جمعی است را فراموش نکند . به عبارتی هر صنفی با هر رویکردی اعم از تولیدی، بازرگانی، خدماتی، پیمانکاری در زمینه‌های مختلف همچون نساجی، پتروشیمی، موادغذایی، ساختمانی و ... باید به رشد و تعالی جامعه خود نیز بیاندیشد، در این صورت کیفیت محصول را فدای منفعت بیشتر نمی‌کند. با این رویکرد، منفعت جامعه و منافع آتی و پایدار را به منافع آنی و زودگذر ترجیح می‌دهد. در این شرایط با بالندگی جامعه، پیشرفت واحد اقتصادی نیز تضمین می‌شود. در واقع بقا و پایداری بنگاه اقتصادی درگروی تبدیل شدن به یک نهاد ارزش مدار و  مورد قبول مردم است.

از تولید محصول تا خلق ارزش و در امتداد آن تبلور ساختارهای منسجم تا نهادینه کردن ارزش‌ها راهی است طولانی؛ پیمودن این راه مستلزم عزم راسخ تمام نهادها و اقشار جامعه است.

  • حامد سعادت

اولین مرحله از بلوغ شرکت‌های موفق عبور از بازارگرایی به سمت محصول‌ مداری می‌باشد. در این رهگذر شرکت‌هایی پایدار خواهند بود که جدا از کیفیت محصول تولیدی به ماندگاری آن نیز بیاندیشند. ماندگاری محصول با کیفیت، زمانی حاصل می‌شود که به خلق ارزش نیز منجر گردد. در واقع خلق ارزش آغازگر مرحله خودشکوفایی یک شرکت است. این امر مستلزم ایجاد تغییرات موثر و بنیادی در نگرش سازمانی، رویکردهای مالی و ساختار واحد اقتصادی می‌باشد.

زمانی این ارزش‌ها ماندگار و خود نیز مولد ارزش‌های دیگری می‌شوند که منجر به ایجاد یک فرهنگ با ساختار منسجم در سازمان گردند، در واقع این ساختارها هستند که ارزش‌های نوین را ایجاد می‌کنند و باعث پویایی سازمان می‌گردند. ایجاد فرهنگ سازمانی و نظم بخشیدن به ساختارهای نامتقارن نیازمند تغییر در زیر ساخت‌ها و یکپارچگی در فرآیندها می‌باشد.

یکپارچگی فرآیندهای یک سازمان ارزش‌مدار، مستلزم استفاده از سیستم یکپارچه مدون است. سیستمی که بتواند ضمن نظم بخشیدن به ساختارها، در جهت‌دهی و هدایت فرآیندهای سازمانی نیز میسر باشد. در مواجهه با چنین سیستمی و به منظور استفاده بهینه و مطلوب از آن، فارغ از اینکه نگرش سازمانی باید تغییر نماید، نیازمند آن هستیم که فرآیند مالی واحد اقتصادی نیز یکپارچه شود. در این شرایط، نیاز به دیدگاهی منطقی نسبت به مباحث مالی، در چارچوب ساختار واحد مربوطه بیشتر نمایان می‌شود. لذا بهره‌گیری از دانش و تجربه مدیران و مشاوران مالی که در تعامل با سیستم‌های یکپارچه می‌باشند و نحوه استقرار و پیاده‌سازی آن در واحد اقتصادی مربوطه، جهت بهره‌گیری بهتر از نرم‌افزار، حایز اهمیت می‌باشد.
  • حامد سعادت



امروزه، با توجه به حضور پر رنگ نرم‌افزار در حوزه‌های مختلف صنعت، بازار تولید و فروش سیستم‌های نرم‌افزاری بصورت چشمگیری پر رونق شده است. این رونق روز افزون و در امتداد آن وسوسه فروش بیشتر، تمرکز بر کیفیت محصول را با مشکلاتی مواجه ساخته است.حال در این شرایط چگونه باید عمل کرد؟ آیا می‌توان کیفیت محصول را فدای فروش بیشتر نمود؟
 
گونه‌ای از شرکت‌ها برای این‌که بتوانند پا به پای حرکت سریع بازار گام نهند کیفیت نرم‌افزار را فدای سرعت در تولید می‌نمایند و با حرکت سریع، عمر و اعتبار خود را کوتاه می‌سازند.
در واقع با این عمل خویش، شاید در جذب مشتریان جدید موفق باشند، اما مشتریان فعلی خود که سرمایه‌های اصلی و پایه‌های رشد و تعالی هر شرکتی است را از دست می‌دهند.
 
اما شرکت‌های مشتری‌گرا، رشد سریع و بازار پر رونق، آنها را وسوسه نمی‌کند، بلکه در مسیر هدف اصلی خویش که همان جلب رضایت مشتری‌های فعلی به عنوان شرکای تجاری می‌باشد، گام می‌نهند و به استوار ساختن پایه‌های حضور خود در صنعت با تکیه بر روی کیفیت محصولات تولیدی، همت می‌گمارند.
 
اولین مرحله از بلوغ شرکت‌های موفق عبور از بازارگرایی به سمت محصول مداری می‌باشد. در این رهگذر شرکت‌هایی پایدار خواهند بود که جدا از کیفیت محصولات به ماندگاری آن نیز بیاندیشند. ماندگاری محصول با کیفیت، زمانی حاصل می‌شود که به خلق ارزش منجر شود. در واقع خلق ارزش، آغازگر مرحله خودشکوفایی یک شرکت می‌باشد. خلق ارزش مستلزم ایجاد تغییرات موثر و بنیادی در نگرش سازمانی، رویکردهای مالی و ساختار واحد اقتصادی می‌باشد.
زمانی این تغییرات اثر بخش خواهد بود که ارتباط مدونی بین تولیدکنندگان نرم‌افزار و مشتریان برقرار شود.
لازمه این ارتباط، درک متقابل، شناخت کامل از صنعت و ایمان به محصول نرم‌افزاری است. هرچه این ارتباطات صادقانه تر باشد دوام و استحکام بیشتری خواهد داشت، صداقت جدا از اینکه باعث تداوم ارتباط می‌شود، خود نیز مولد ارزش است.
خوشحالم در شرکتی کار می‌کنم که هدف آن صرفا تولید محصول نیست بلکه خلق ارزش ماندگار اولیت اصلی آن می‌باشد.

  • حامد سعادت

این پیوست بخشی از الزامات استاندارد حسابداری شماره 32 محسوب نمی‌شود.


مقدمه:

1 .    براساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی، اگر مبلغ بازیافتنی دارایی از مبلغ دفتری آن کمتر باشد، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی کاهش داده شود. در برخی از استانداردهای حسابداری رهنمود‌های کلی در ارتباط با کاهش ارزش داراییها ارائه شده است. اما با توجه به پیچیدگی موضوع کاهش ارزش داراییها، نحوه شناخت، اندازه‌گیری، ارائه و افشای رویدادهای مرتبط با کاهش ارزش اقلام داراییهای منفرد و واحدهای مولد وجه نقد نیازمند وجود رهنمودی جامع و کاربردی است. پیش از تدوین استاندارد حسابداری شماره 32، گزارشگری مالی در خصوص رویدادهای مزبور با ابهام همراه بود. در استاندارد بین‌المللی حسابداری شماره 36 با عنوان کاهش ارزش داراییها، نحوه شناخت، اندازه‌گیری، ارائه و افشای رویدادهای مرتبط با کاهش ارزش داراییهای منفرد و واحدهای مولد وجه نقد مشخص گردیده است. درنتیجه، به ‌منظور هماهنگی با استانداردهای بین‌المللی حسابداری، در شهریور 1385 با تصویب کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، پروژه‌ای با عنوان ”تدوین استاندارد حسابداری کاهش ارزش داراییها“ در دستور کار مدیریت تدوین استانداردها قرار گرفت. ابتدا گروه کارشناسی مدیریت تدوین استانداردها با بررسی و تطبیق الزامات استاندارد با شرایط اقتصادی کشور، پیش‌نویس اولیه استاندارد را تهیه کرد. پیش‌نویس تهیه شده توسط گروه کارشناسی، در جلسات متعدد کمیته تدوین استانداردهای حسابداری بررسی گردید و پس از انجام اصلاحات لازم، متن پیشنهادی استاندارد توسط کمیته تصویب شد.
دلایل تدوین استاندارد حسابداری کاهش ارزش داراییها

  • حامد سعادت

مثال 7  .  تخصیص داراییهای مشترک
در این مثال، اثرات مالیاتی نادیده گرفته می‌شود.

  • حامد سعادت

مثال 5 .  نحوه برخورد با مخارج آتی
در این مثال، اثرات مالیاتی نادیده گرفته می‌شود.

  • حامد سعادت

مثال 3 .  برگشت زیان کاهش ارزش
از داده‌های مثال 2 درمورد واحد تجاری‏ ”الف“ به همراه اطلاعات تکمیلی ارائه شده در این مثال استفاده نمایید. در این مثال، اثرات مالیاتی نادیده گرفته می‌شود.

  • حامد سعادت

پیوست شماره 1


استفاده از تکنیکهای ارزش فعلی برای اندازه‌گیری ارزش اقتصادی
این پیوست جزء لاینفک استاندارد حسابداری شماره 32 است.
 

  • حامد سعادت

هدف‌:

1  .    هدف‌ این‌ استاندارد تجویز رویه‌هایی‌ است‌ که‌ واحد تجاری‌ با بکارگیری‌ آنها اطمینان‌ می‌یابد داراییها بیش از مبلغ بازیافتنی منعکس نمی‌شود. یک‌ دارایی‌، در صورتی‌ کاهش ارزش دارد که مبلغ بازیافتنی ناشی از فروش یا استفاده از دارایی، از مبلغ دفتری آن کمتر باشد. طبق‌ این‌ استاندارد، واحد تجاری‌ باید زیان‌ کاهش‌ ارزش‌ را شناسایی‌ کند. این‌ استاندارد همچنین الزامات برگشت زیان کاهش ارزش و افشا را تعیین می‌کند.

  • حامد سعادت