من یک حسابدار نیستم، ولیکن در تعامل چندین ساله با حسابداران عزیز دریافتم که حسابداری علم نظم دادن است، نظم بخشیدن به موجودی ناآرام تحت عنوان پول، هدایت و کنترل این موجود سرکش در بستری متلاطم در میان حسابها؛ رام نمودن این موجود سبب تعالی شرکت و اسیر آن شدن موجب زوال شرکت میشود.
یک حسابدار فهیم در هدایت جریان وجوه نقد در مسیر پر پیچ و تاب اسناد باید حداکثر درایت خود را به خرج دهد که ثبت رخدادها از مسیر امن خود خارج نشود زیرا طغیان این حجم اطلاعات سبب بروز خساراتی جبران ناپذیر به ساختار مالی شرکت میشود.
هر چه اطلاعات مالی شرکت منسجمتر و منظمتر ثبت، هدایت و کنترل شود نتایج بهینه تری عاید شرکت خواهد شد که این نتایج در قالب گزارشات مالی نمود پیدا میکند. هدایت این موجود نا آرام تحت عنوان پول، منجر به زنده شدن ساختار مالی و در نهایت پویایی سازمان میشود که خود جذب کننده دیگر وجوه نقد در قالب سود با کیفیت میباشد، که این امر سبب حرکت رو به جلوی شرکت میشود. این است مسئولیت یک حسابدار مجرب به عنوان انسجام دهنده ساختار مالی یک بنگاه اقتصادی.
در دنیای آشفته امروز، نظم بخشیدن به ساختارهای نامتقارن یک ارزش است و این ارزشآفرینی هنری است ماندگار.