پیوست شماره 1
استفاده از تکنیکهای ارزش فعلی برای اندازهگیری ارزش اقتصادی
این پیوست جزء لاینفک استاندارد حسابداری شماره 32 است.
این پیوست، رهنمودهایی را برای استفاده از تکنیکهای ارزش فعلی در اندازهگیری ارزش اقتصادی ارائه میدهد. اگرچه رهنمود از اصطلاح یک دارایی استفاده میکند، اما در مورد یک واحد مولد وجه نقد نیز کاربرد دارد.
اجزای اندازهگیری ارزش فعلی
1 . تفاوتهای اقتصادی بین داراییها، ناشی از کلیه عوامل زیر است:
الف. برآورد جریان نقدی آتی یا مجموعهای از جریانهای نقدی آتی که واحد تجاری انتظار دارد از دارایی حاصل شود،
ب . انتظارات درباره تغییرات احتمالی در مبلغ یا زمانبندی جریانهای نقدی یاد شده،
ج . ارزش زمانی پول که نرخ سود بدون ریسک جاری بازار معرف آن است،
د . بهای تحمل ابهام ذاتی دارایی (صرف ریسک)، و
ﻫ . سایر عوامل (که گاهی اوقات غیر قابل شناسایی است) از قبیل قابلیت نقد شوندگی، که فعالان بازار در ارزشیابی جریانهای نقدی آتی مورد انتظار واحد تجاری از دارایی در نظر میگیرند.
2 . در این پیوست دو روش محاسبه ارزش فعلی با هم مقایسه شده که هر یک از آنها ممکن است حسب شرایط، در برآورد ارزش اقتصادی دارایی مورد استفاده قرار گیرد. در روش ”سنتی“، تعدیلات ناشی از عوامل ”ب“ تا ”ﻫ“ یاد شده در بند 1، در نرخ تنزیل لحاظ میشود. در روش ”جریان نقدی مورد انتظار“، جریانهای نقدی با توجه به عوامل ”ب“، ”د“ و ”ﻫ“ تعدیل میشود. هریک از روشهای محاسبه ارزش فعلی که برای انعکاس انتظارات درباره تغییرات احتمالی در مبلغ یا زمانبندی جریانهای نقدی آتی، توسط واحد تجاری مورد استفاده قرار گیرد، نتیجه باید منعکسکننده ارزش فعلی مورد انتظار جریانهای نقدی آتی، یعنی میانگین موزون تمام نتایج احتمالی باشد.
اصول کلی
3 . تکنیکهای مورد استفاده برای برآورد جریانهای نقدی آتی و نرخهای سود با توجه به شرایط حاکم بر دارایی مورد نظر، از یک وضعیت به وضعیت دیگر متفاوت خواهد بود. با این حال، اصول کلی زیر بر کاربرد تکنیکهای ارزش فعلی در اندازهگیری داراییها حاکم است:
الف. مفروضات زیربنای تعیین نرخهای سود مورد استفاده برای تنزیل جریانهای نقدی باید با مفروضات جریانهای نقدی برآوردی سازگار باشد. در غیر این صورت، اثر برخی مفروضات، دو بار به حساب گرفته میشود یا اینکه کلاً نادیده گرفته میشود. برای مثال، ممکن است نرخ تنزیل 12 درصد برای جریانهای نقدی قراردادی تسهیلات اعطایی بکارگرفته شود. این نرخ تنزیل، انتظار مربوط به عدم پرداخت به موقع اقساط را منعکس میکند. این نرخ 12 درصد نباید برای تنزیل جریانهای نقدی مورد انتظار مورد استفاده قرار گیرد، زیرا مفروضات مربوط به عدم پرداخت اقساط، قبلاً در جریانهای نقدی منعکس شده است.
ب . جریانهای نقدی برآوردی و نرخهای تنزیل باید عاری از جانبداری و عوامل غیرمرتبط با دارایی باشد. برای مثال، کم نمایی عمدی خالص جریانهای نقدی برآوردی به منظور افزایش سودآوری آتی ظاهری دارایی، منجر به جانبداری در اندازهگیری میشود.
ج . جریانهای نقدی برآوردی یا نرخهای تنزیل باید به جای یک مبلغ یا نرخ واحد با احتمال وقوع بالا یا یک مبلغ یا نرخ احتمالی حداقل یا حداکثر، منعکسکننده دامنه نتایج احتمالی باشد.
روش سنتی و روش جریان نقدی مورد انتظار برای محاسبه ارزش فعلی
روش سنتی
4 . در روش سنتی، از یک مجموعه واحد از جریانهای نقدی برآوردی و یک نرخ تنزیل واحد (که اغلب با عنوان ”نرخ متناسب با ریسک“ توصیف میشود) برای محاسبه ارزش فعلی استفاده میگردد. در روش سنتی فرض بر این است که یک نرخ تنزیل واحد میتواند همه انتظارات درباره جریانهای نقدی آتی و صرف ریسک مناسب را دربرگیرد. بنابراین، در روش سنتی بیشترین تمرکز بر انتخاب نرخ تنزیل است.
5 . در برخی شرایط، مانند زمانی که داراییهای قابل مقایسهای در بازار وجود دارد، بکارگیری روش سنتی نسبتاً آسان است. در مورد داراییهای با جریانهای نقدی قراردادی، این روش با شیوهای که فعالان بازار، داراییها را توصیف میکنند (به عنوان مثال، اوراق مشارکت 16 درصد)، سازگار است.
6 . با این حال، روش سنتی ممکن است برخی مشکلات پیچیده از قبیل اندازهگیری داراییهای غیر مالی که برای آنها یا اقلام مشابه آنها بازاری وجود ندارد را به طور مناسب مورد توجه قرار ندهد. جستجوی صحیح برای ”نرخ متناسب با ریسک“ مستلزم تجزیه و تحلیل حداقل دو عنصر است- دارایی موجود در بازار که دارای نرخ سود مشخصی است و دارایی مورد اندازهگیری. نرخ تنزیل مناسب برای جریانهای نقدی دارایی مورد اندازهگیری، باید با توجه به نرخ سود مشخص دارایی موجود در بازار تعیین شود. برای این کار، ویژگیهای جریانهای نقدی دارایی موجود در بازار باید با جریانهای نقدی دارایی مورد اندازهگیری، مشابه باشد. بنابراین، موارد زیر باید در اندازهگیری مورد توجه قرار گیرد:
الف. تعیین مجموعهای از جریانهای نقدی که تنزیل خواهد شد،
ب . تعیین دارایی دیگری در بازار که به نظر میرسد ویژگیهای جریانهای نقدی آن مشابه با دارایی مورد اندازهگیری باشد،
ج . مقایسه مجموعه جریانهای نقدی ناشی از دو دارایی برای اطمینان از مشابه بودن آنها (برای مثال، آیا هر دو مجموعه، جریانهای نقدی قراردادی هستند یا یکی جریانهای نقدی قراردادی و دیگری جریانهای نقدی برآوردی است؟)،
د . ارزیابی وجود یک ویژگی در یک دارایی و نبود آن در دیگری (برای مثال، آیا قابلیت نقد شوندگی یکی نسبت به دیگری کمتر است؟)، و
ﻫ . ارزیابی اینکه تغییرات جریانهای نقدی هر دو دارایی هنگام تغییر شرایط اقتصادی مشابه است یا خیر.
روش جریان نقدی مورد انتظار
7 . در برخی شرایط، روش جریان نقدی مورد انتظار نسبت به روش سنتی، ابزار اندازهگیری مؤثرتری است. در اندازهگیری به روش جریان نقدی مورد انتظار، به جای یک جریان نقدی واحد با احتمال وقوع بسیار بالا، از تمامی انتظارات درباره جریانهای نقدی احتمالی استفاده میشود. برای مثال، یک جریان نقدی ممکن است به صورت 100، 200 یا 300 میلیون ریال و به ترتیب با احتمال وقوع 10، 60 و 30 درصد باشد. جریان نقدی مورد انتظار 220 میلیون ریال است. بنابراین، روش جریان نقدی مورد انتظار به دلیل تمرکز بر تجزیه و تحلیل مستقیم جریانهای نقدی مورد نظر و استفاده از مفروضات صریحتر در اندازهگیری، با روش سنتی متفاوت است.
8 . همچنین، روش جریان نقدی مورد انتظار امکان استفاده از تکنیکهای ارزش فعلی را در صورت وجود ابهام در زمان بندی جریانهای نقدی فراهم میکند. برای مثال، یک جریان نقدی به مبلغ000ر1 میلیون ریال ممکن است پس از یک، دو یا سه سال و به ترتیب با احتمال وقوع 10، 60 و 30 درصد دریافت شود. مثال مندرج در صفحه بعد نحوه محاسبه ارزش فعلی مورد انتظار در این شرایط را نشان میدهد.
مثال |
|||
|
|
|
مبلغ |
|
|
|
میلیون ریال |
ارزش فعلی 000ر1 میلیون ریال در یک سال با نرخ 5% |
38/952 |
میلیون ریال |
|
احتمال |
10% |
|
24/95 |
ارزش فعلی 000ر1 میلیون ریال در دو سال با نرخ 25/5% |
73/902 |
میلیون ریال |
|
احتمال |
60% |
|
64/541 |
ارزش فعلی 000ر1 میلیون ریال در سه سال با نرخ 50/5% |
61/851 |
میلیون ریال |
|
احتمال |
30% |
|
48/255 |
ارزش فعلی مورد انتظار |
|
|
36/892 |
9 . ارزش فعلی مورد انتظار به مبلغ 36/892 میلیون ریال، متفاوت از مفهوم سنتی بهترین برآورد به مبلغ 73/902 میلیون ریال (با احتمال 60 درصد) است. محاسبه ارزش فعلی سنتی در این مثال مستلزم تصمیمگیری در مورد بکارگیری یکی از زمانبندیهای جریانهای نقدی است و بنابر این، احتمالات مربوط به سایر زمانبندیها را منعکس نخواهد کرد. دلیل این موضوع آن است که در محاسبه ارزش فعلی سنتی، نرخ تنزیل نمیتواند ابهامات موجود در زمانبندی را منعکس کند.
10 . استفاده از احتمالات یک عامل ضروری در روش جریان نقدی مورد انتظار است. برخی در مورد دقت انتساب احتمالات به برآوردهای بسیار ذهنی، نسبت به آنچه در واقع وجود دارد، ابراز تردید میکنند. با این حال، کاربرد صحیح روش سنتی (همان طور که در بند 6 تشریح شـد) مستلزم برآوردهـا و قضاوتهای مشابهی است ضمن اینکه شفافیت محاسباتی روش جریان نقدی مورد انتظار را نیز ندارد.
11 . بسیاری از برآوردها در رویه فعلی، به طور ضمنی عناصر جریانهای نقدی مورد انتظار را دربرمیگیرد. علاوه براین، حسابداران اغلب با وضعیتهایی مواجه میشوند که باید دارایی
را با استفاده از اطلاعات محدود درباره احتمالات جریانهای نقدی احتمالی اندازهگیری کنند. برای مثال، حسابدار ممکن است با موقعیتهای زیر مواجه شود:
الف. مبلغ برآوردی در دامنه بین 50 و 250 میلیون ریال است ولی هیچ مبلغی در این دامنه نسبت به مبلغ دیگر، از احتمال وقوع بیشتری برخوردار نیست. براساس این اطلاعات محدود، جریان نقدی مورد انتظار برآوردی 150 میلیون ریال است.
ب . مبلغ برآوردی در دامنه بین 50 و 250 میلیون ریال است و مبلغ با بیشترین احتمال، 100 میلیون ریال است. با این حال، احتمالات مربوط به هر مبلغ، نامعلوم است. براساس این اطلاعات محدود، جریان نقدی مورد انتظار برآوردی 33/133 میلیون ریال است.
ج . مبلغ برآوردی، 50 میلیون ریال (با احتمال 10 درصد)، 250 میلیون ریال (با احتمال 30 درصد)، و 100 میلیون ریال (با احتمال 60 درصد) خواهد بود. براساس این اطلاعات محدود، جریان نقدی مورد انتظار برآوردی 140 میلیون ریال است.
در هر مورد، جریان نقدی مورد انتظار برآوردی، احتمالا برآورد بهتری از ارزش اقتصادی، در مقایسه با یک مبلغ واحد (اعم از حداقل، بیشترین احتمال یا حداکثر) فراهم میکند.
12 . در بکارگیری روش جریان نقدی مورد انتظار باید به هزینه- منفعت آن توجه کرد. در برخی موارد، واحد تجاری ممکن است به دادههای گستردهای دسترسی داشته باشد و بتواند جریانهای نقدی در وضعیتهای متفاوت را مشخص کند. در موارد دیگری، واحد تجاری ممکن است بدون تحمل هزینه قابل ملاحظه، قادر به جمعآوری اطلاعاتی بیشتر از اظهارات کلی درباره نوسان جریانهای نقدی نباشد. واحد تجاری باید بین هزینه کسب اطلاعات اضافی و منفعت افزایش قابلیت اتکای اندازهگیری ناشی از آن اطلاعات، توازن برقرار کند.
13 . برخی ادعا میکنند که تکنیکهای جریان نقدی مورد انتظار، برای اندازهگیری یک قلم واحد یا یک قلم با تعداد محدودی نتایج احتمالی، نامناسب است. برای مثال، جریانهای نقدی یک دارایی با دو نتیجه احتمالی؛ به احتمال 90 درصد، جریان نقدی 10 میلیون ریال و به احتمال 10 درصد، جریان نقدی 000ر1 میلیون ریال خواهد بود. در این مثال، جریان نقدی مورد انتظار 109 میلیون ریال است و بیانگر هیچ یک از مبالغی نیست که ممکن است در نهایت پرداخت شود.
14 . ادعاهایی نظیر آنچه گفته شد، مخالفت اساسی با هدف اندازهگیری را منعکس میکند. اگر هدف، انباشت مخارجی باشد که قرار است تحمل شود، جریانهای نقدی مورد انتظار ممکن است برآورد صادقانهای از مخارج مورد انتظار ارائه نکند. با این حال، این استاندارد در پی اندازهگیری مبلغ بازیافتنی یک دارایی است. مبلغ بازیافتنی دارایی در این مثال، با احتمال زیاد 10 میلیون ریال نخواهد بود، حتی اگر این مبلغ، محتملترین جریان نقدی باشد. زیرا مبلغ 10 میلیون ریال ابهام جریان نقدی در اندازهگیری دارایی را نشان نمیدهد. به جای آن، جریان نقدی مبهم طوری ارائه میشود که گویی جریان نقدی قطعی بوده است. به طور منطقی هیچ واحد تجاری، یک دارایی با این ویژگیها را به مبلغ 10 میلیون ریال نخواهد فروخت.
نرخ تنزیل
15 . هر روشی را که واحد تجاری برای اندازهگیری ارزش اقتصادی دارایی بکارگیرد، نرخهای سود مورد استفاده برای تنزیل جریانهای نقدی نباید ریسکهایی را که جریانهای نقدی برآوردی بابت آنها تعدیل شده است، منعکس کند. در غیر این صورت، اثر برخی مفروضات دو بار لحاظ خواهد شد.
16 . در مواردی که نرخ مختص یک دارایی در بازار موجود نیست، واحد تجاری برای برآورد نرخ تنزیل از نرخهای جایگزین استفاده میکند. هدف، برآورد ارزیابی بازار از موارد زیر تا حد امکان میباشد:
الف. ارزش زمانی پول برای تمام دورهها تا پایان عمر مفید دارایی، و
ب . عوامل ”ب“، ”د“ و ”ﻫ“ توصیف شده در بند 1، در صورتی که آن عوامل منجر به تعدیل جریانهای نقدی برآوردی نشده باشد.
17 . برای انجام چنین برآوردی، واحد تجاری ممکن است ابتدا نرخهای زیر را مورد توجه قرار دهد:
الف. میانگین موزون هزینه سرمایه واحد تجاری که با استفاده از تکنیکهایی چون مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تعیین شده است،
ب . نرخ فرضی استقراض واحد تجاری، و
ج . سایر نرخهای استقراض بازار.
18 . با این حال، این نرخها باید تعدیل شود تا :
الف. روش مورد استفاده بازار برای ارزیابی ریسکهای خاص مرتبط با جریانهای نقدی برآوردی دارایی را منعکس کند، و
ب . ریسکهای غیر مرتبط با جریانهای نقدی برآوردی دارایی یا ریسکهایی که منجر به تعدیل جریانهای نقدی برآوردی شده است، مستثنی شود.
ریسکهایی چون ریسک کشور، ریسک نرخ ارز و ریسک قیمت باید مورد توجه قرار گیرد.
19 . نرخ تنزیل، مستقل از ساختار سرمایه واحد تجاری و روش تأمین مالی برای خرید دارایی است، زیرا جریانهای نقدی آتی مورد انتظار ناشی از دارایی، به روش تأمین مالی برای خرید دارایی وابسته نیست.
20 . طبق بند 53 استاندارد، نرخ تنزیل مورد استفاده، باید نرخ قبل از مالیات باشد. بنابراین، اگر مبنای مورد استفاده برای برآورد نرخ تنزیل، بعد از مالیات باشد، آن مبنا برای انعکاس نرخ قبل از مالیات تعدیل میشود.
21 . واحد تجاری معمولاً از یک نرخ تنزیل واحد برای برآورد ارزش اقتصادی دارایی استفاده میکند. با این حال، در مواردی که ارزش اقتصادی نسبت به تغییر ریسک در دورههای مختلف یا نسبت به ساختار زمانی نرخهای سود حساسیت دارد، واحد تجاری از نرخهای تنزیل جداگانه برای دورههای آتی مختلف استفاده میکند.
پیوست شماره 2
اصلاحات سایر استانداردهای حسابداری
این استاندارد، استانداردهای حسابداری موجود را به شرح زیر اصلاح میکند. برای سهولت تشخیص اصلاحات، متون جدید در زمینه ترام دار ارائه میشود و روی متون حذف شده خط کشیده میشود.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 11
بندهای 59 و 77 استاندارد حسابداری شماره 11 به شرح زیر اصلاح، بندهای 60 تا 68 آن حذف، و بندهای 69- مکرر و 77- مکرر به آن اضافه میشود:
59. مبلغ دفتری یک قلم یا گروهی از اقلام یکسان داراییهای ثابت مشهود باید به طور ادواری بررسی شود. هرگاه کاهش دائمی در ارزش یک دارایی یا گروهی از اقلام یکسان دارایی مشاهده شود و بازیافت بخشی از مبلغ دفتری آن غیر ممکن به نظر رسد، مبلغ کاهش باید به عنوان هزینه دوره شناسایی و مبلغ دفتری دارایی از طریق ایجاد یک حساب کاهنده، به مبلغ بازیافتنی برآوردی کاهش داده شود، مگر آنکه کاهش مزبور عکس یک افزایش قبلی ناشی از تجدید ارزیابی باشد که در این صورت این کاهش باید براساس بند 40 به حساب مازاد تجدید ارزیابی منظور و در صورت سود و زیان جامع نیز منعکس شود. واحد تجاری برای تعیین کاهش ارزش دارایی ثابت مشهود، الزامات استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها را بکار میگیرد. در استاندارد یاد شده نحوه تشخیص یک دارایی مشمول کاهش ارزش، تعیین مبلغ بازیافتنی آن، و زمان شناسایی زیان کاهش ارزش یا برگشت زیان کاهش ارزش مربوط تشریح شده است.
69 - مکرر. کاهش ارزش یا از بین رفتن داراییهای ثابت مشهود، ادعاهای مربوط یا پرداختهای جبران خسارت توسط اشخاص ثالث و هرگونه خرید یا ساخت بعدی داراییهای جایگزین، رویدادهای اقتصادی جداگانهای هستند و به صورت مجزا طبق این استاندارد و استاندارد حسابداری شماره 32 شناسایی میشوند.
77. موارد زیر باید برای هر طبقه از داراییهای ثابت مشهود در صورتهای مالی افشا شود:
…
ﻫ . صورت تطبیق مبلغ دفتری در ابتدا و انتهای دوره به گونهای که موارد زیر را نشان دهد:
…
- افزایش یا کاهش ناشی از تجدید ارزیابی مطابق بندهای 39 و 40 و زیانهای کاهش ارزش شناسایی شده یا برگشت شده به طور مستقیم در حقوق صاحبان سهام طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ”کاهش ارزش داراییها“ ،
- زیانهای کاهش مبلغ دفتری به مبلغ بازیافتنی مطابق بند 59 ارزش شناسایی شده در سود و زیان طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ”کاهش ارزش داراییها“ ،
- برگشت تمام یا بخشی از کاهش قبلی در مبلغ دفتری مطابق بند 67 زیانهای کاهش ارزش شناسایی شده در سود و زیان طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ”کاهش ارزش داراییها“ ،
77 - مکرر علاوه بر اطلاعات مندرج در بند 77 (ﻫ)، واحد تجاری طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها، اطلاعات دارایی ثابت مشهودی را که دچار کاهش ارزش شده است افشا میکند.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 15
بندهای 34، 35، 53، 55 و 58 استاندارد حسابداری شماره 15 به شرح زیر اصلاح میشود:
34. سرمایهگذاریهایی که تحت عنوان دارایی غیر جاری طبقهبندی میشود باید در ترازنامه به یکی از روشهای زیر منعکس شود:
الف. بهای تمام شده پس از کسر هرگونه ذخیره کاهش دائمی در ارزش انباشته .
…
35. … به این دلیل، سرمایهگذاریهای بلندمدت به بهای تمام شده، پس از کسر ذخیره کاهش دائمی در ارزش انباشته آن آنها، در ترازنامه انعکاس مییابد. در …
53. علاوه بر موارد ذکر شده در بندهای بالا، اقلام زیر باید به سود و زیان منظور شود:
…
ب . هرگونه هزینه کاهش دائمی در ارزش سرمایهگذاریهای بلندمدتی که به روش بهای تمام شده ارزیابی میشود، و
…
55. در مورد سایر سرمایهگذاریهای جاری، هرگاه خالص ارزش فروش کمتر از بهای تمام شده گردد، برای زیان مربوط، ذخیره ایجاد میشود. به گونهای مشابه برای کاهش دائمی در ارزش سرمایهگذاریهای بلندمدت، ذخیره ایجاد میشود. ذخایر …
58. اطلاعات زیر باید در صورتهای مالی افشا شود:
…
ز . مبلغ هرگونه ذخیره برای کاهش دائمی در ارزش انباشته سرمایهگذاریهای بلندمدت،
…
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 17
بندهای 84 ، 86 ، 87 و 96 استاندارد حسابداری شماره 17 به شرح زیر اصلاح، بند 88 آن حذف، و بندهای 45- مکرر و 97- مکرر به آن اضافه میشود:
45- مکرر. واحد تجاری جهت اثبات ایجاد منافع اقتصادی آتی توسط دارایی نامشهود، منافع اقتصادی آتی قابل کسب از دارایی را با بکارگیری الزامات استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها ارزیابی میکند. چنانچه منافع اقتصادی دارایی تنها در ترکیب با سایر داراییها ایجاد شود، واحد تجاری مفهوم واحدهای مولد وجه نقد طبق استاندارد حسابداری شماره 32 را بکار میگیرد.
84. طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ”کاهش ارزش داراییها“، واحد تجاری باید آزمون کاهش ارزش دارایی نامشهود با عمر مفید نامعین را از طریق مقایسه مبلغ بازیافتنی با مبلغ دفتری آن در مقاطع زیر انجام دهد:
الف. به صورت سالانه، و
ب . هنگامی که شواهدی در خصوص کاهش ارزش دارایی نامشهود وجود داشته باشد.
86 . ارزیابی مجدد عمر مفید یک دارایی نامشهود از نامعین به معین، بیانگر آن است که ارزش دارایی ممکن است کاهش یافته باشد. در نتیجه، واحد تجاری برای تعیین کاهش ارزش دارایی را از طریق مقایسه مبلغ بازیافتنی با مبلغ دفتری آن آزمون میکند و هرگونه مازاد مبلغ دفتری بر مبلغ بازیافتنی را به عنوان زیان کاهش ارزش شناسایی میکند ، الزامات استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها را بکار میگیرد .
87. واحد تجاری باید در تاریخ گزارشگری مالی، این موضوع را بررسی کند که آیا شواهدی دال بر کاهش در ارزش دارایی نامشهود وجود دارد یا خیر. در صورت وجود چنین شواهدی، باید مبلغ بازیافتنی دارایی برآورد شود. چنانچه مبلغ بازیافتنی دارایی کمتر از مبلغ دفتری باشد، مبلغ دفتری باید از طریق ایجاد ذخیره در حسابها به مبلغ بازیافتنی کاهش داده شود مگر این که شواهدی در مورد موقتی بودن این کاهش وجود داشته باشد. بررسی مزبور در مورد داراییهایی که آماده بهرهبرداری نیست و داراییهایی که عمر مفید آنها نامعین میباشد، از اهمیت بیشتری برخوردار است. واحد تجاری برای تعیین کاهش ارزش دارایی نامشهود، الزامات استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها را بکار میگیرد. در استاندارد یاد شده نحوه تشخیص یک دارایی مشمول کاهش ارزش، تعیین مبلغ بازیافتنی آن، و زمان شناسایی زیان کاهش ارزش یا برگشت زیان کاهش ارزش مربوط تشریح شده است.
96. واحد تجاری باید موارد زیر را به تفکیک داراییهای نامشهود ایجاد شده در واحد تجاری و سایر داراییهای نامشهود در صورتهای مالی افشا کند:
…
ج . صورت تطبیق ناخالص مبلغ دفتری، استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته در ابتدا و انتهای دوره که بر حسب مورد نشان دهنده موارد زیر باشد:
…
- افزایش و یا کاهش ناشی از تجدید ارزیابی مطابق بند 60 و زیانهای کاهش ارزش شناسایی شده یا برگشت شده به طور مستقیم در حقوق صاحبان سهام طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ” کاهش ارزش داراییها“ ،
97 - مکرر. علاوه بر اطلاعات خواسته شده در بند 96 (ج)، واحد تجاری طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییهـا، اطلاعات دارایی نامشهودی را که کاهش ارزش داشته است افشا میکند.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 18
بند 32 استاندارد حسابداری شماره 18 به شرح زیر اصلاح میشود:
32. در صورتهای مالی جداگانه، سرمایهگذاری در واحدهای تجاری فرعی که طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ”داراییهای غیرجاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی نشده است باید به بهای تمام شده پس از کسر ذخیره کاهش دائمی در ارزش انباشته یا مبالغ تجدید ارزیابی و منطبق با رویه حسابداری واحد سرمایهگذار در مورد سرمایهگذاریهای بلندمدت طبق استاندارد حسابداری شماره 15 با عنوان ”حسابداری سرمایهگذاریها“ منعکس شود. با …
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 19
بند 49 استاندارد حسابداری شماره 19 به شرح زیر اصلاح میشود:
49. چنانچه رویدادها یا تغییر شرایط حاکی از قابل بازیافت نبودن مبلغ دفتری سرقفلی باشد، واحد تجاری باید مبلغ قابل بازیافت سرقفلی را به منظور شناسایی زیان کاهش ارزش برآورد کند. همچنین در مواردی که عمر مفید سرقفلی بیش از بیست سال برآورد شده است باید مبلغ قابل بازیافت سرقفلی حداقل در پایان هر سال مالی بررسی شود. واحد تحصیلکننده باید سرقفلی را به طور سالانه یا هر زمان دیگری که نشانهای از احتمال کاهش ارزش وجود داشته باشد، طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ”کاهش ارزش داراییها“ مورد آزمون کاهش ارزش قرار دهد.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 20
بندهای 25، 29 و 32 استاندارد حسابداری شماره 20 به شرح زیر اصلاح میشود:
25. سهم واحد سرمایهگذار از خالص داراییهای واحد سرمایهپذیر باید به عنوان سرمایهگذاری بلندمدت و به صورت جداگانه در ترازنامه تلفیقی واحد سرمایهگذار درج شود. سرقفلی ناشی از تحصیل واحد تجاری وابسته، پس از کسر استهلاک انباشته و یا ذخیره کاهش ارزش انباشته ، باید در مبلغ دفتری سرمایهگذاری منظور، اما به صورت جداگانه افشا شود.
29. سرمایهگذاری در واحدهای تجاری وابسته در صورتهای مالی جداگانه واحد سرمایهگذار که صورتهای مالی تلفیقی منتشر میکند و طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ”داراییهای غیر جاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی نشده است باید به بهای تمام شده پس از کسر ذخیره کاهش دائمی در ارزش انباشته یا مبلغ تجدید ارزیابی به عنوان یک نحوه عمل مجاز جایگزین، منطبق با رویه حسابداری واحد سرمایهگذار در مورد سرمایهگذاریهای بلندمدت طبق استاندارد حسابداری شماره 15 با عنوان ”حسابداری سرمایهگذاریها“ منعکس شود. با …
کاهش دائمی در ارزش سرمایهگذاری
32. در صورت کاهش دائمی در ارزش سرمایهگذاری در یک واحد تجاری وابسته، مبلغ دفتری آن باید برای شناسایی کاهش مزبور تقلیل یابد. برای شناسایی این کاهش، هر سرمایهگذاری باید به طور جداگانه در نظر گرفته شود. واحد تجاری برای تعیین کاهش ارزش سرمایهگذاری در واحد تجاری وابسته، الزامات استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها را بکارمیگیرد. در استاندارد یاد شده نحوه تشخیص یک دارایی مشمول کاهش ارزش، تعیین مبلغ بازیافتنی آن، و زمان شناسایی زیان کاهش ارزش یا برگشت زیان کاهش ارزش مربوط تشریح شده است.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 21
بندهای 20، 21، 44 و 51 استاندارد حسابداری شماره 21 به شرح زیر اصلاح میشود:
20. برای تعیین کاهش ارزش دارایی مورد اجاره و به عبارت دیگر فزونی مبلغ دفتری نسبت به منافع اقتصادی آتی مورد انتظار دارایی، از استاندارد حسابداری شماره 11 32 با عنوان داراییهای ثابت مشهود کاهش ارزش داراییها استفاده میشود.
21. اجارهکننده باید در رابطه با اجارههای سرمایهای موارد زیر را افشا کند:
…
ج . صورت تطبیق ناخالص مبلغ دفتری، ذخیره کاهش دائمی در ارزش انباشته دارایی و استهلاک انباشته در ابتدا و انتهای دوره که اضافات، کاهش، استهلاک دوره و سایر اقلام گردش داراییهای مورد اجاره را نشان میدهد،
…
44 . اجارهدهنده باید در رابطه با اجارههای عملیاتی موارد زیر را افشا کند:
الف. صورت تطبیق ناخالص مبلغ دفتری، استهلاک انباشته و ذخیره کاهش دائمی در ارزش انباشته برای هر گروه اصلی از داراییهای مورد اجاره در ابتدا و انتهای دوره که حسب مورد نشان دهنده موارد زیر باشد:
- هزینه استهلاک دوره،
- زیانهای کاهش دائمی در ارزش شناسایی شده در صورت سود و زیان طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ” کاهش ارزش داراییها“ ،
- برگشت زیانهای کاهش دائمی در ارزش داراییها طی دوره طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان ” کاهش ارزش داراییها“،
…
51. در اجارههای عملیاتی، اگر ارزش منصفانه در تاریخ فروش و اجاره مجدد کمتر از مبلغ دفتری باشد، زیان شناسایی میشود. در مورد اجارههای سرمایهای چنین تعدیلی مورد نیاز نیست، مگر اینکه دارایی کاهش ارزش دارایی دائمی داشته باشد که در این صورت براساس استاندارد حسابداری شماره 11 32 با عنوان داراییهای ثابت مشهود کاهش ارزش داراییها، مبلغ دفتری دارایی به مبلغ قابل بازیافت کاهش داده میشود.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 22
بند 29 استاندارد حسابداری شماره 22 و پیوست شماره 1 آن به شرح زیر اصلاح میشود:
29. تناوب گزارشگری نباید موجب تغییر اصول شناخت و اندازهگیری حاکم بر صورتهای مالی میان دورهای شود. برای مثال:
الف. اصول شناخت و اندازهگیری زیان کاهش ارزش موجودی مواد و کالا یا زیان کاهش دائمی در ارزش داراییهای غیر جاری در دوره میانی، یکسان با اصولی است که برای تهیه صورتهای مالی سالانه اعمال میشود. با این حال، اگر چنین اقلامی در یک دوره میانی شناسایی و اندازهگیری شود ولی برآورد آنها در یک دوره میانی بعدی همان سال مالی تغییر کند، در دوره میانی بعدی برآورد اولیه از طریق احتساب ذخیره برای انباشت مبلغ زیان اضافی یا از طریق برگشت مبلغ شناسایی شده، تغییر داده میشود.
پیوست شماره 1
…
زیان کاهش دائمی در ارزش داراییهای غیر جاری
15. در دوره میانی برای بررسی، شناسایی و برگشت زیان کاهش دائمی در ارزش داراییهای غیر جاری از الزامات استاندارد حسابداری شماره 11 32 با عنوان داراییهای ثابت مشهود کاهش ارزش داراییها استفاده میشود. البته در پایان هر دوره میانی انجام محاسبات تفصیلی برای تعیین زیان کاهش دائمی در ارزش داراییهای غیر جاری لازم نیست بلکه واحد تجاری برای تعیین لزوم چنین محاسباتی، یک بررسی اجمالی را انجام میدهد.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 23
بندهای 33، 35 و 36 استاندارد حسابداری شماره 23 به شرح زیر اصلاح و بند 36- مکرر به آن اضافه میشود:
33. سرمایهگذاری در واحدهای تجاری تحت کنترل مشترک در صورتهای مالی جداگانه شریک خاصی که صورتهای مالی تلفیقی تهیه میکند و طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان ”داراییهای غیر جاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده“، به طور مستقل یا در قالب یک مجموعه واحد، به عنوان نگهداری شده برای فروش طبقهبندی نشده است باید به بهای تمام شده پس از کسر ذخیره کاهش دائمی در ارزش انباشته یا مبلغ تجدید ارزیابی به عنوان یک نحوه عمل مجاز جایگزین منعکس شود. با …
35. … زمانی که فروش یا آورده مذکور، شواهدی مبنی بر کاهش در خالص ارزش فروش داراییهای جاری یا زیان کاهش ارزش دائمی در مبلغ دفتری یک دارایی غیر جاری را فراهم آورد، در این صورت شریک خاص باید تمام مبلغ زیان مربوط را شناسایی کند.
…
36. … شریک خاص باید به روشی مشابه سهم خود را از زیان شناسایی کند، با این تفاوت که زیان را باید در صورتی بیدرنگ شناسایی کرد که بیانگر کاهش در خالص ارزش فروش داراییهای جاری یا زیان کاهش ارزش دائمی در مبلغ دفتری داراییهای غیر جاری باشد.
36 - مکرر. شریک خاص در ارزیابی وجود نشانههای کاهش ارزش دارایی در معامله با مشارکت خاص، مبلغ بازیافتنی دارایی را طبق استاندارد حسابداری شماره 32 با عنوان کاهش ارزش داراییها تعیین میکند. شریک خاص در تعیین ارزش اقتصادی، جریانهای نقدی آتی دارایی را بر مبنای استفاده مستمر از دارایی و واگذاری نهایی آن توسط مشارکت خاص برآورد میکند.
اصلاحات استاندارد حسابداری شماره 29
بند 13 استاندارد حسابداری شماره 29 به شرح زیر اصلاح میشود:
13. زمین نگهداری شده برای ساخت املاک باید به بهای تمام شده پس از کسر هرگونه کاهش ارزش انباشته انعکاس یابد. تعیین زیان کاهش ارزش این گونه زمینها تابع بندهای 59 الی 63 استاندارد حسابداری شماره 11 32 با عنوان ”داراییهای ثابت مشهود“ ”کاهش ارزش داراییها“ است.
مثالهای توضیحی
این مثالها جنبه توضیحی دارد و بخشی از استاندارد حسابداری شماره 32 محسوب نمیشود. در کلیه مثالهای این پیوست فرض میشود که هیچ معامله دیگری جز آنچه تشریح شده است، وجود ندارد.
مثال 1 . شناسایی واحدهای مولد وجه نقد
هدف این مثال عبارتست از:
الف. مشخص کردن نحوه شناسایی واحدهای مولد وجه نقد در وضعیتهای مختلف.
ب . روشن ساختن عواملی که واحد تجاری ممکن است در شناسایی واحد مولد وجه نقدی که دارایی متعلق به آن است، در نظر بگیرد.
الف . فروشگاه زنجیرهای
موضوع
1 . فروشگاه ”الف“ متعلق به شرکت فروشگاههای زنجیرهای ”ب“ است. فروشگاه ”الف“ کلیه کالاهای خود را تنها از واحد خرید شرکت ”ب“ تأمین میکند. قیمتگذاری، بازاریابی، تبلیغات و سیاستگذاری نیروی انسانی (بهجز استخدام صندوقدار و فروشنده) فروشگاه ”الف“ توسط شرکت ”ب“ انجام میشود. شرکت ”ب“ همچنین 5 فروشگاه در شهری که فروشگاه ”الف“ در آن واقع است (در مناطق مختلف) و 20 فروشگاه در سایر شهرها دارد. کلیه فروشگاهها به روشی مشابه با فروشگاه ”الف“ مدیریت میشود. فروشگاه ”الف“ و 4 فروشگاه دیگر، پنج سال قبل خریداری و سرقفلی آنها شناسایی شده است. با توجه به این شرایط، واحد مولد وجه نقد برای فروشگاه ”الف“ چیست؟
تجزیـه و تحلیل
2 . برای شناسایی واحد مولد وجه نقد فروشگاه ”الف“، واحد تجاری نکاتی چون موارد زیر را در نظر میگیرد:
الف. آیا گزارشگری مدیریت داخلی طوری طراحی شده است که ارزیابی عملکرد برمبنای تک تک فروشگاهها امکان پذیر باشد؟
ب . آیا فعالیت تجاری بر مبنای سود تکتک فروشگاهها انجام میشود یا بر مبنای سود ناحیه/ شهر؟
3 . همه فروشگاههای شرکت ”ب“ در مناطق مختلف پراکنده هستند و احتمالاً مشتریان مختلفی دارند. بنابراین، اگرچه فروشگاه ”الف“ در سطح کل شرکت، مدیریت میشود، لیکن جریانهای نقدی ورودی آن تا حد زیادی مستقل از سایر فروشگاههای شرکت ”ب“ است. بنابراین، فروشگاه ”الف“ به احتمال زیاد یک واحد مولد وجه نقد است.
4 . اگر واحد مولد وجه نقد ”الف“ بیانگر پایینترین سطح شرکت ”ب“ باشد که در آن، سرقفلی با هدف مدیریت داخلی نظارت میشود، شرکت ”ب“ آزمون کاهش ارزش تشریح شده در بند 82 استاندارد حسابداری شماره 32 را برای آن واحد مولد وجه نقد بکار میگیرد. اگر اطلاعات مربوط به مبلغ دفتری سرقفلی در سطح واحد مولد وجه نقد فروشگاه ”الف“ در دسترس نباشد و با هدف مدیریت داخلی نظارت نشود، در این صورت شرکت فروشگاههای زنجیرهای ”ب“، آزمون کاهش ارزش تشریح شده در بند 80 استاندارد حسابداری شماره 32 را برای آن واحد مولد وجه نقد بکارمیگیرد.
ب . کارخانه میانی در یک فرآیند تولید
موضوع
5 . کارخانه ”ج“، مواد اولیه عمده برای تولید محصول نهایی خود را از کارخانه ”ب“ (هر دو متعلق به یک واحد تجاری) خریداری میکند. قیمت انتقالی محصولات کارخانه ”ب“ به کارخانه ”ج“ به گونهای تعیین شده است که کل سود به کارخانه ”ب“ منتقل میشود. 80 درصد از محصول نهایی کارخانه ”ج“ به مشتریان خارج از واحد تجاری فروخته میشود. 60 درصد از محصول نهایی کارخانه ”ب“ به کارخانه ”ج“ و40 درصد مابقی به مشتریان خارج از واحد تجاری فروخته میشود.
در هر یک از حالتهای زیر، واحدهای مولد وجه نقد برای کارخانههای ”ب“ و ”ج“ چیست؟
حالت اول :
کارخانه ”ب“ میتواند محصولاتی را که به کارخانه ”ج“ میفروشد، در یک بازار فعال به فروش برساند. قیمتهای انتقالی داخلی بیش از قیمتهای بازار است.
حالت دوم:
هیچ بازار فعالی برای محصولاتی که کارخانه ”ب“ به کارخانه ”ج“ میفروشد، وجود ندارد.
تجزیه و تحلیل
حالت اول
6 . کارخانه ”ب“ میتواند محصولات خود را در یک بازار فعال به فروش برساند، لذا جریانهای نقدی ورودی آن تا حد زیادی مستقل از جریانهای نقدی ورودی ناشی از کارخانه ”ج“ است. بنابراین، کارخانه ”ب“ به احتمال زیاد یک واحد مولد وجه نقد جداگانه است، اگرچه بخشی از تولیدات آن توسط کارخانه ”ج“ مورد استفاده قرار میگیرد (بند 66 استاندارد حسابداری شماره 32 را ملاحظه نمایید).
7 . کارخانه ”ج“ نیز به احتمال زیاد یک واحد مولد وجه نقد جداگانه است. کارخانه ج، 80 درصد از تولیدات خود را به مشتریان خارج از واحد تجاری میفروشد؛ بنابراین، جریانهای نقدی ورودی آن را میتوان تا حد زیادی مستقل تلقی کرد.
8 . قیمتهای انتقالی داخلی، منعکسکننده قیمتهای بازار برای محصول کارخانه ”ب“ نیست. بنابراین، برای تعیین ارزش اقتصادی کارخانههای ”ب“ و ”ج“، واحد تجاری بودجهها و یا پیشبینیهای مالی را بهگونهای تعدیل میکند که منعکسکننده بهترین برآورد مدیریت از قیمتهای آتی مبتنی بر معاملات حقیقی در مورد محصولاتی باشد که کارخانه ”ب“ به کارخانه ”ج“ میفروشد (بند 66 استاندارد حسابداری شماره 32 را ملاحظه نمایید).
حالت دوم
9 . به احتمال زیاد، مبلغ بازیافتنی هر کارخانه را نمیتوان مستقل از مبلغ بازیافتنی کارخانه دیگر ارزیابی کرد، زیرا:
الف. اکثر تولیدات کارخانه ”ب“ به صورت داخلی مصرف میشود و نمیتوان آن را در یک بازار فعال به فروش رساند. بنابراین، جریانهای نقدی ورودی کارخانه ”ب“ به تقاضا برای محصولات کارخانه ”ج“ بستگی دارد. درنتیجه، کارخانه ”ب“ نمیتواند جریانهای نقدی ورودی که تا حد زیادی مستقل از کارخانه ”ج“ باشد، ایجاد کند.
ب . هر دو کارخانه، تحت مدیریت واحد اداره میشوند.
10 . درنتیجه، به احتمال زیاد، کارخانههای ”ب“ و ”ج“ با هم، کوچکترین گروه داراییهایی است که جریانهای نقدی ورودی که تا حد زیادی مستقل است، ایجاد میکند.
ج . واحد تجاری تک محصولی
موضوع
11 . واحد تجاری ”الف“ یک نوع محصول تولید میکند و مالک کارخانههای ”ب“، ”ج“ و ”د“ است. هرکدام از این کارخانهها در یک قاره قرار دارند. تولیدات کارخانه ”ب“ در کارخانههای ”ج“ یا ”د“، مونتاژ میشود. مجموع ظرفیت کارخانههای ”ج“ و ”د“ به طور کامل مورد استفاده قرار نمیگیرد. محصولات واحد تجاری ”الف“ از طریق کارخانه ”ج“ یا ”د“ به سراسر جهان فروخته میشود. برای مثال، اگر بتوان تولید کارخانه ”ج“ را سریعتر از کارخانه ”د“ تحویل داد، میتوان آن را در قاره محل استقرار کارخانه ”د“ فروخت. میزان استفاده از کارخانههای ”ج“ و ”د“ به تخصیص فروشها بین دو محل بستگی دارد.
در هر یک از حالتهای زیر، واحدهای مولد وجه نقد برای کارخانههای ”ب“، ”ج“ و ”د“ چیست؟
حالت اول : برای محصولات کارخانه ”ب“ بازار فعالی وجود دارد.
حالت دوم : برای محصولات کارخانه ”ب“ بازار فعالی وجود ندارد.
تجزیه و تحلیل
حالت اول
12 . به احتمال زیاد، کارخانه ”ب“ یک واحد مولد وجه نقد جداگانه است، زیرا بازار فعالی برای محصولات آن وجود دارد.
13 . اگرچه بازار فعالی برای محصولات مونتاژ شده توسط کارخانههای ”ج“ و ”د“ وجود دارد، لیکن جریانهای نقدی ورودی کارخانههای ”ج“ و ”د“ به تخصیص تولید در دو محل بستگی دارد. بعید است که بتوان جریانهای نقدی ورودی آتی را برای کارخانههای ”ج“ و ”د“ به صورت جداگانه تعیین نمود. بنابراین، به احتمال زیاد کارخانههای ”ج“ و ”د“ با هم، کوچکترین گروه داراییهای قابل تشخیص است که جریانهای نقدی ورودی که تا حد زیادی مستقل است، ایجاد میکند.
14 . برای تعیین ارزش اقتصادی کارخانه ”ب“ و کارخانههای ”ج“ و ”د“ باهم، واحد تجاری ”الف“ بودجهها و یا پیشبینیهای مالی را بهگونهای تعدیل میکند که منعکسکننده بهترین برآورد از قیمتهای آتی مبتنی بر معاملات حقیقی در مورد محصولات کارخانه ”ب“ باشد (بند 66 استاندارد حسابداری شماره 32 را ملاحظه نمایید).
حالت دوم
15 . به احتمال زیاد، مبلغ بازیافتنی هر کارخانه را نمیتوان به طور مستقل برآورد کرد، زیرا:
الف. بازار فعالی برای محصولات کارخانه ”ب“ وجود ندارد. بنابراین، جریانهای نقدی ورودی کارخانه ”ب“ به فروش محصول نهایی توسط کارخانههای ”ج“ و ”د“ بستگی دارد.
ب . اگرچه بازار فعالی برای محصولات مونتاژ شده توسط کارخانههای ”ج“ و ”د“ وجود دارد، لیکن جریانهای نقدی ورودی کارخانههای ”ج“ و ”د“ به تخصیص تولید به آنها بستگی دارد. بعید است که جریانهای نقدی ورودی آتی کارخانههای ”ج“ و ”د“ را بتوان به صورت جداگانه تعیین نمود.
16 . درنتیجه، به احتمال زیاد، کارخانههای ”ب“، ”ج“ و ”د“ با هم (یعنی واحد تجاری ”الف“)، کوچکترین گروه داراییهای قابل تشخیص است که جریانهای نقدی ورودی که تا حد زیادی مستقل است، ایجاد میکند.
د . عناوین مجلات
موضوع
17 . یک ناشر مالک 150 عنوان مجله است که 70 مورد آن خریداری شده و 80 مورد دیگر را خود ایجاد کرده است. بهای پرداختی برای عناوین مجلات خریداری شده به عنوان دارایی نامشهود شناسایی میشود. مخارج تهیه و انتشار مجلات و نگهداشت عناوین فعلی هنگام وقوع به عنوان هزینه شناسایی میشود. جریانهای نقدی ورودی ناشی از فروش مستقیم و تبلیغات، برای هر عنوان مجله قابل شناسایی است. عناوین توسط بخشهای مشتریان مدیریت میگردد. میزان درآمد تبلیغات برای هر عنوان مجله به تنوع عناوین موجود در بخش مشتری که عنوان مجله مزبور به آن مربوط میشود، بستگی دارد. سیاست مدیریت بر این است که عناوین قدیمی را قبل از پایان عمر مفید آنها کنار بگذارد و بلافاصله آن را با عناوین جدید برای همان بخش از مشتریان، جایگزین نماید.
واحد مولد وجه نقد یک عنوان مجله منفرد، چیست؟
تجزیه و تحلیل
18 . به احتمال زیاد، مبلغ بازیافتنی یک مجله منفرد را میتوان برآورد کرد. حتی اگر سطح درآمد تبلیغات یک عنوان مجله تا حد معینی از سایر عناوین موجود برای همان بخش از مشتریان تأثیر بپذیرد، جریانهای نقدی ورودی ناشی از فروشهای مستقیم و تبلیغات، برای هر عنوان مجله قابل شناسایی است. به علاوه، اگرچه عناوین مجلات توسط بخشهای مشتریان مدیریت میشود، لیکن تصمیمات مربوط به کنارگذاری عناوین مجلات، برای تکتک مجلات به صورت جداگانه گرفته میشود.
19 . بنابراین، هر یک از عناوین مجلات به احتمال زیاد، جریانهای نقدی ورودی ایجاد میکند که به میزان عمدهای از دیگری مستقل است و هر عنوان مجله، یک واحد مولـد وجه نقد جداگانه میباشد.
ﻫ . ساختمانی که بخشی از آن در اجاره دیگران و بقیه مورد استفاده مالک است
موضوع
20 . شرکت ”الف“ یک واحد تولیدی است. این شرکت دارای یک ساختمان اداره مرکزی است که بخشی از آن در اجاره دیگران و بقیه مورد استفاده خود شرکت است. قرارداد اجاره با مستأجر 5 ساله است.
واحد مولد وجه نقد برای ساختمان چیست؟
تجزیه و تحلیل
21 . هدف اصلی از نگهداری این ساختمان، پشتیبانی فعالیتهای تولیدی شرکت ”الف“ است. بنابراین، نمیتوان کل ساختمان را مولد جریانهای نقدی ورودی تلقی کرد که به میزان عمدهای مستقل از جریانهای نقدی کل واحد تجاری باشد. در نتیجه، واحد مولد وجه نقد برای ساختمان، به احتمال زیاد شرکت ”الف“ به عنوان یک مجموعه، است.
22 . ساختمان به عنوان یک سرمایهگذاری نگهداری نمیشود. بنابراین، تعیین ارزش اقتصادی ساختمان بر مبنای برآورد اجاره بهای آتی آن در بازار، مناسب نیست.
مثال 2 . محاسبه ارزش اقتصادی و شناسایی زیان کاهش ارزش
در این مثال، اثرات مالیاتی نادیده گرفته میشود.
موضوع و محاسبه ارزش اقتصادی
23 . در پایان سال 0X13، واحد تجاری ”الف“، واحد تجاری ”ب“ را به مبلغ 000ر10 میلیون ریال تحصیل میکند. واحد تجاری ”ب“ دارای کارخانههای تولیدی در سه کشور میباشد.
جدول 1 - دادهها در پایان سال 0X13
جدول 1 - دادهها در پایان سال 0X13
|
تخصیص قیمت خرید |
ارزش منصفانه داراییهای قابل تشخیص |
سرقفلی |
|
میلیون ریال |
میلیون ریال |
میلیون ریال(1) |
فعالیتها در کشور ”ج“ |
000ر3 |
000ر2 |
000ر1 |
فعالیتها در کشور ”د“ |
000ر2 |
500ر1 |
500 |
فعالیتها در کشور ”ﻫ“ |
000ر5 |
500ر3 |
500ر1 |
جمع |
000ر10 |
000ر7 |
000ر3 |
|
|
|
|
(1) فعالیتها در هر کشور بیانگر پایینترین سطحی است که بر سرقفلی به منظور مدیریت داخلی نظارت میشود (سرقفلی معادل تفاوت بین قیمت خرید فعالیتها در هر کشور، طبق قرارداد خرید و ارزش منصفانه داراییهای قابل تشخیص است).
24 . از آنجا که سرقفلی به فعالیتهای موجود در هر کشور تخصیص داده شده است، هریک از فعالیتها باید به صورت سالانه، یا در صورت وجود نشانهای از امکان کاهش ارزش، در فواصل زمانی کوتاهتر مورد آزمون کاهش ارزش قرار گیرند (بند 82 استاندارد حسابداری شماره 32 را ملاحظه نمایید).
25 . مبالغ بازیافتنی (یعنی بیشترین مبلغ از بین ارزش اقتصادی و خالص ارزش فروش) واحدهای مولد وجه نقد بر مبنای محاسبات ارزش اقتصادی تعیین میشود. در پایان سالهای 0X13 و 1X13، ارزش اقتصادی هر یک از واحدهای مولد وجه نقد بیش از مبلغ دفتری آنهاست. بنابراین، فعالیتهای هر کشور و سرقفلی تخصیص داده شده به آن فعالیتها بدون کاهش ارزش تلقی میشود.
26 . در ابتدای سال 2X13 دولت جدیدی در کشور ”ج“ انتخاب میشود. این دولت مقرراتی را وضع میکند که به موجب آن، محدودیتهای بااهمیتی بر صادرات محصول اصلی واحد تجاری ”الف“ حاکم میشود. درنتیجه، برای آینده قابل پیشبینی، تولید واحد تجاری ”الف“ در کشور ”ج“ به میزان 40 درصد کاهش خواهد یافت.
27 . با توجه به محدودیتهای صادراتی عمده و کاهش تولید ناشی از آن، واحد تجاری ”الف“ باید مبلغ بازیافتنی فعالیتهای کشور ”ج“ در ابتدای سال 2X13 را برآورد کند.
28 . واحد تجاری ”الف“ داراییهای قابل تشخیص فعالیتهای کشور ”ج“ را طی 12 سال و سرقفلی ناشی از ترکیب تجاری را طی 20 سال با روش خط مستقیم مستهلک میکند و ارزش باقیماندهای را برای آنها برآورد نمیکند.
29 . واحد تجاری ”الف“ برای تعیین ارزش اقتصادی واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“ (جدول شماره 2 را ملاحظه نمایید) اقدامات زیر را انجام میدهد:
الف. بر مبنای آخرین بودجهها و یا پیشبینیهای مالی مورد تأیید مدیریت برای 5 سال آینده (سالهای 2X13 تا 6X13) جریانهای نقدی را پیشبینی میکند.
ب . جریانهای نقدی سالهای بعد (سالهای 7X13 تا 2Y13) را بر مبنای نرخهای رشد نزولی برآورد میکند. نرخ رشد برای 7X13، 3 درصد برآورد میشود. این نرخ از متوسط نرخ رشد بلندمدت در بازار کشور ”ج“ کمتر است.
ج . نرخ تنزیل 15 درصد را انتخاب میکند که بیانگر نرخی( قبل از مالیات) است که ارزیابیهای جاری بازار از ارزش زمانی پول و خطرات خاص واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“ را نشان میدهد.
شناسایی و اندازهگیری زیان کاهش ارزش
30 . مبلغ بازیافتنی واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“، 360ر1 میلیون ریال است.
31 . واحد تجاری ”الف“ مبلغ بازیافتنی واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“ را با مبلغ دفتری آن مقایسه میکند (جدول شماره 3 را ملاحظه نمایید).
32 . به دلیل اینکه مبلغ دفتری به میزان 423ر1 میلیون ریال بیش از مبلغ بازیافتنی است، واحد تجاری ”الف“ زیان کاهش ارزش به میزان 423ر1 میلیون ریال را بلافاصله در سود و زیان شناسایی میکند. مبلغ دفتری سرقفلی مربوط به عملیات کشور ”ج“ قبل از کاهش دادن مبلغ دفتری سایر داراییهای قابل تشخیص واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“ حذف میشود (بند 91 استاندارد حسابداری شماره 32 را ملاحظه نمایید).
33 . اثرات مالیاتی به صورت مجزا به حساب منظور میشود.
جدول 2 - محاسبه ارزش اقتصادی واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“ در ابتدای سال 2X13
جدول 2 - محاسبه ارزش اقتصادی واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“ در ابتدای سال 2X13
سال |
نرخ رشد بلندمدت |
جریانهای نقدی آتی |
عامل ارزش فعلی با نرخ تنزیل 15% (3) |
جریانهای نقدی آتی تنزیل شده |
|
|
میلیون ریال |
|
میلیون ریال |
2X13(1=n) |
|
230(1) |
86957/0 |
200 |
3X13 |
|
253(1) |
75614/0 |
191 |
4X13 |
|
273(1) |
65752/0 |
180 |
5X13 |
|
290(1) |
57175/0 |
166 |
6X13 |
|
304(1) |
49718/0 |
151 |
7X13 |
3% |
313(2) |
43233/0 |
135 |
8X13 |
(2)% |
307(2) |
37594/0 |
115 |
9X13 |
(6)% |
289(2) |
32690/0 |
94 |
0Y13 |
(15)% |
245(2) |
28426/0 |
70 |
1Y13 |
(25)% |
184(2) |
24719/0 |
45 |
2Y13(11=n) |
(67)% |
61(2) |
21494/0 |
13 |
ارزش اقتصادی |
|
|
|
360ر1 |
(1) مبتنی بر بهترین برآورد مدیریت از خالص جریانهای نقدی پیشبینی شده (پس از کاهش 40 درصدی تولید در کشور ”ج“).
(2) مبتنی بر تسری جریانهای نقدی سال گذشته با استفاده از نرخهای رشد نزولی.
(3) عامل ارزش فعلی با استفاده از رابطه محاسبه میشود که در آن a نرخ تنزیل و n دوره تنزیل است.
جدول 3 - محاسبه و تخصیص زیان کاهش ارزش برای واحد مولد وجه نقد کشور ”ج“ در ابتدای سال 2X13
|
سرقفلی |
داراییهای قابل تشخیص |
جمع |
|
میلیون ریال |
میلیون ریال |
میلیون ریال |
ابتدای سال 2X13 |
|
|
|
بهای تمام شده |
000ر1 |
000ر2 |
000ر3 |
استهلاک انباشته 1X13 |
(50) |
(167) |
(217) |
بهای تمام شده مستهلک شده |
950 |
833ر1 |
783ر2 |
کاهش ارزش انباشته |
(950) |
(473) |
(423ر1) |
مبلغ دفتری |
0 |
360ر1 |
360ر1 |
اطفااین صفحه استانداردحسابداری شماره 32کاهش ارزش دارایی هاروبه ایمیلم بفرستین