ارزش آفرینی هنری است ماندگار؛ اما آیا این ماندگاری، پایداری را نیز به همراه دارد؟
چه زمانی ارزشها، خود مولد ارزشهای دیگری خواهند شد؟ چه زمانی میتوان ادعا نمود که با جامعهای ارزش مدار و ارزش پرور روبه رو هستیم؟
پاسخ به این سوالات زمانی بدست میآید که به موازات پیشرفت اقتصادی، پیشرفت اجتماعی را نیز در نظر داشته باشیم.
زمانی میتوان از پیشرفت در جامعه صحبت به میان آورد که ارزشها در جامعه نهادینه شده باشد و نهادهایی ارزش مدار جهت رشد و شکوفایی جامعه به وجود آمده باشد.
اما چگونه یک واحد تجاری تبدیل به یک نهاد ارزش مدار می شود؟
پاسخ به این سوال خیلی پیچیده نیست اما درعمل راهی است طولانی، پیمودن این راه مستلزم این است که یک سازمان و یا یک شرکت در کنار هدف اولیه خود که سود با کیفیت میباشد، رسالت اصلی خویش را که همانا پیشرفت و منفعت جمعی است را فراموش نکند . به عبارتی هر صنفی با هر رویکردی اعم از تولیدی، بازرگانی، خدماتی، پیمانکاری در زمینههای مختلف همچون نساجی، پتروشیمی، موادغذایی، ساختمانی و ... باید به رشد و تعالی جامعه خود نیز بیاندیشد، در این صورت کیفیت محصول را فدای منفعت بیشتر نمیکند. با این رویکرد، منفعت جامعه و منافع آتی و پایدار را به منافع آنی و زودگذر ترجیح میدهد. در این شرایط با بالندگی جامعه، پیشرفت واحد اقتصادی نیز تضمین میشود. در واقع بقا و پایداری بنگاه اقتصادی درگروی تبدیل شدن به یک نهاد ارزش مدار و مورد قبول مردم است.
از تولید محصول تا خلق ارزش و در امتداد آن تبلور ساختارهای منسجم تا نهادینه کردن ارزشها راهی است طولانی؛ پیمودن این راه مستلزم عزم راسخ تمام نهادها و اقشار جامعه است.
چه زمانی ارزشها، خود مولد ارزشهای دیگری خواهند شد؟ چه زمانی میتوان ادعا نمود که با جامعهای ارزش مدار و ارزش پرور روبه رو هستیم؟
پاسخ به این سوالات زمانی بدست میآید که به موازات پیشرفت اقتصادی، پیشرفت اجتماعی را نیز در نظر داشته باشیم.
زمانی میتوان از پیشرفت در جامعه صحبت به میان آورد که ارزشها در جامعه نهادینه شده باشد و نهادهایی ارزش مدار جهت رشد و شکوفایی جامعه به وجود آمده باشد.
اما چگونه یک واحد تجاری تبدیل به یک نهاد ارزش مدار می شود؟
پاسخ به این سوال خیلی پیچیده نیست اما درعمل راهی است طولانی، پیمودن این راه مستلزم این است که یک سازمان و یا یک شرکت در کنار هدف اولیه خود که سود با کیفیت میباشد، رسالت اصلی خویش را که همانا پیشرفت و منفعت جمعی است را فراموش نکند . به عبارتی هر صنفی با هر رویکردی اعم از تولیدی، بازرگانی، خدماتی، پیمانکاری در زمینههای مختلف همچون نساجی، پتروشیمی، موادغذایی، ساختمانی و ... باید به رشد و تعالی جامعه خود نیز بیاندیشد، در این صورت کیفیت محصول را فدای منفعت بیشتر نمیکند. با این رویکرد، منفعت جامعه و منافع آتی و پایدار را به منافع آنی و زودگذر ترجیح میدهد. در این شرایط با بالندگی جامعه، پیشرفت واحد اقتصادی نیز تضمین میشود. در واقع بقا و پایداری بنگاه اقتصادی درگروی تبدیل شدن به یک نهاد ارزش مدار و مورد قبول مردم است.
از تولید محصول تا خلق ارزش و در امتداد آن تبلور ساختارهای منسجم تا نهادینه کردن ارزشها راهی است طولانی؛ پیمودن این راه مستلزم عزم راسخ تمام نهادها و اقشار جامعه است.