چند وقت پیش در یکی از شبکههای رادیویی تبلیغی پخش شد که توجه من را به خود جلب کرد، تبلیغ از زبان مدیر عامل یک شرکت تجاری بود که با مشکلات مالی عدیدهای رو به رو بود و برای حل مشکلات خود به دنبال مدیر مالی میگشت اما هرچه از طریق آگهی و مصاحبه اقدام کرده بود مدیر مالی ایدهآل خود را پیدا نکرده بود، در این تبلیغ مدیر شرکت ابراز میکرد: "با مشکلات جاری شرکت دست و پنجه نرم میکردم تا اینکه با خدمات اینترنت بانک آشنا شدم و تمام مشکلاتم مرتفع شد حالا دیگر همه پرداختهایم را اینترنتی انجام میدهم."
اما آیا این است مسئولیت یک مدیر مالی به عنوان انسجام دهنده ساختارهای مالی یک سازمان!؟
این دیدگاه و نگرش نسبت به مسائل حسابداری سبب افول شرکت و تنزیل عمر مفید آن میشود. در واقع عمر مفید یک واحد تجاری ارتباط تنگاتنگی با نحوه صحیح به جریان در آوردن و هدایت منابع اقتصادی در قالب اهداف تجاری شرکت دارد. شناسایی منابع اقتصادی، هدایت و کنترل آن که از مشخصههای یک سازمان پویای اقتصادی است، علاوه بر بهرهگیری از ذکاوت، دانش و تجربه بالای اقتصادی، نیازمند مدیریت صحیح با عطف به مولفههای اقتصادی درون سازمانی و برون سازمانی نیز میباشد. وقتی صحبت از مدیریت به میان میآید مفاهیمی همچون تصمیمگیری مناسب و به موقع و نظم بخشیدن به ساختارها به ذهن خطور میکند، حال اگر قسمت مالی یک شرکت تجاری را به عنوان قلب تپنده آن در نظر بگیریم تصمیمگیری و نظم بخشیدن، موضوعیت حیاتی پیدا میکند. در واقع حیات و پویایی یک واحد اقتصادی وابستگی مستقیم به مدیریت اطلاعات مالی آن سازمان و بهرهگیری از مدیر مالی توانمند دارد.
برای سازمان دادن به اطلاعات مالی یک شرکت چندین رویکرد وجود دارد. اولین آن استفاده از مدیر مالی توانمند به عنوان رهبر واحد مالی شرکت که در کنار تیم مالی خود از دانش مشاورین مالی مجرب بهره میجوید. دومین رویکرد بهرهگیری از موسسات خدمات مالی به عنوان تیم مالی خارج از شرکت که میتوانند به عنوان مشاور مالی و مالیاتی یا مجری و ثبت کننده رخدادهای مالی یا طراح ساختارهای مالی ایفای نقش نمایند. از تلفیق دو رویکرد ذکر شده، راهکارهای دیگری نیز به وجود میآید که با توجه به نحوه فعالیت واحد اقتصادی میتواند راهگشا باشد.